به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۶۴۲: عشاق همچو دل به بر شیر خفته اند

1690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عشاق همچو دل به بر شیر خفته اند
این قوم زیر سایهٔ شمشیر خفته اند
از برق تیغبازی تقدیر بی خبر
خامان به ناز بالش تدبیر خفته اند
جمعی که غافلند ز حق با وجود علم
با دیده های باز چو زنجیر خفته اند
آنها که گشته اند همه محو سرخ و زرد
در جامه خواب رنگ چو تصویر خفته اند
جمعی که دل نهاده بر آن طاق ابروند
از سر گذشته بر دم شمشیر خفته اند
اشعار عاشقانهٔ جویا ز جوش درد
مانند ناله در بر تأثیر خفته اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴۱: فصل نوبهاران است ابر در خروش آمد 2شمارهٔ ۶۴۲: عشاق همچو دل به بر شیر خفته اند 3شمارهٔ ۶۴۳: لب تو چون نمک نوشخند خواهد شد 4شمارهٔ ۶۴۴: هر که محو جلوهٔ جانان شود، جانان ...5شمارهٔ ۶۴۵: طعن ها زاهد به عشق پاک دامن می زن ...6شمارهٔ ۶۴۶: غنچه مانند این دهن باشد 7شمارهٔ ۶۴۷: می به جام گل از آن رخسار زیبا ریخ ...8شمارهٔ ۶۴۸: بحر را چشم تر ما از نظر می افکند 9شمارهٔ ۶۴۹: به قدر دستگه پامال حب مال خواهی ش ...10شمارهٔ ۶۵۰: صید خلق اهل ریا در گوشه گیری دیده ...11شمارهٔ ۶۵۱: سوار ابلق لیل و نهار خود باشد 12شمارهٔ ۶۵۲: چو مهر دوست مرا در حریم جان تابد 13شمارهٔ ۶۵۳: آیینه با وقار تو سیماب می شود 14شمارهٔ ۶۵۴: از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود 15شمارهٔ ۶۵۵: اگر غبار ره یار می توانی شد 16شمارهٔ ۶۵۶: شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود 17شمارهٔ ۶۵۷: سوی گلشن شو اکسیر حیاتت گر هوس با ...18شمارهٔ ۶۵۸: آن دم که باده کلفتم از سینه می بر ...19شمارهٔ ۶۵۹: خط به گرد عارضش گرد شمیم گل بود 20شمارهٔ ۶۶۰: شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده ...21شمارهٔ ۶۶۱: دایما خون دلم زان زلف و کاکل می چ ...22شمارهٔ ۶۶۲: عیار ناقصان از فکر کامل می تواند ...23شمارهٔ ۶۶۳: غمی به خاطرم از بیش و کم نمی آید 24شمارهٔ ۶۶۴: چو انگشتان نایی دایما در رقص می آ ...25شمارهٔ ۶۶۵: تا چند رود دل پی کاری که ندارد 26شمارهٔ ۶۶۶: دست خواهش تا توان از مدعا باید کش ...27شمارهٔ ۶۶۷: لب خندان به تو ای غنچه دهن بخشیدن ...28شمارهٔ ۶۶۸: دگر بوی کبابم از دل آواره می آید 29شمارهٔ ۶۶۹: دل عاشق ز منع اشک خونین غرق خون م ...30شمارهٔ ۶۷۰: دل از مهر می و معشوقم آسان بر نمی ...31شمارهٔ ۶۷۱: هرگز از پیش نظر آن رخ رخشان نرود 32شمارهٔ ۶۷۲: به شوخی برق را راه تپش بر بال و پ ...33شمارهٔ ۶۷۳: دل را به قدر خمکده ها جوش داده ان ...34شمارهٔ ۶۷۴: تنها نه همین یارم گوش سبکی دارد 35شمارهٔ ۶۷۵: نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون ...36شمارهٔ ۶۷۶: نیکی به خلق چرخ زبرجد نمی کند 37شمارهٔ ۶۷۷: گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه و ...38شمارهٔ ۶۷۸: تا دلم هنگامهٔ مهر و وفا را گرم ک ...39شمارهٔ ۶۷۹: قهقهه خنده مرا در غم او ناله بود 40شمارهٔ ۶۸۰: با همه اعضا مرا چون ابر گریان ساخ ...41شمارهٔ ۶۸۱: اشک ما موج شراب دل بود 42شمارهٔ ۶۸۲: هر که چون صبح خودنمایی کرد 43شمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خن ...44شمارهٔ ۶۸۴: ‏ آتش آهم ز بس گلزار بی نم می شود 45شمارهٔ ۶۸۵: با چمن دوش به شوخی چه اداها می کر ...46شمارهٔ ۶۸۶: کدامین شب به خواب آن روی خندانم ن ...47شمارهٔ ۶۸۷: وای بر دیده اگر محو بدایع نشود 48شمارهٔ ۶۸۸: اشتیاقم جام می را جان تصور می کند 49شمارهٔ ۶۸۹: سخن سازی چو چشم یار در دنیا نمی ب ...50شمارهٔ ۶۹۰: قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود 51شمارهٔ ۶۹۱: آه ما کی در شب هجرت فلک پیما نشد 52شمارهٔ ۶۹۲: ز رنگ چهره ام بوی بهار درد می آید 53شمارهٔ ۶۹۳: چه جورها که غمت با دل تباه نکرد 54شمارهٔ ۶۹۴: از نخستم تن ز درد عشق غم فرسوده ب ...55شمارهٔ ۶۹۵: آشنا با عشق اگر شد عقدهٔ دل وا شو ...56شمارهٔ ۶۹۶: اضطرابی دارم از آرام شوخ و شنگ تر 57شمارهٔ ۶۹۷: روم از خویشتن دنبال دلدار 58شمارهٔ ۶۹۸: ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شی ...59شمارهٔ ۶۹۹: فصل بهاران شده ساغر بگیر 60شمارهٔ ۷۰۰: غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر 61شمارهٔ ۷۰۱: گرچه از موج هوا چین بر جبین دارد ...62شمارهٔ ۷۰۲: نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مد ...63شمارهٔ ۷۰۳: بی ذکر تو نیکو نبود پیشهٔ دیگر 64شمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصوی ...65شمارهٔ ۷۰۵: می رباید خط روی لاله گونم بیشتر 66شمارهٔ ۷۰۶: گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار 67شمارهٔ ۷۰۷: بی جلوهٔ روی تو نظر بسته نکوتر 68شمارهٔ ۷۰۸: از گل داغ جنون دارم بهاری در نظر 69شمارهٔ ۷۰۹: شد دل دریا کنارم ته همین از چشم ت ...70شمارهٔ ۷۱۰: اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای ...71شمارهٔ ۷۱۱: پای هر نخلی که بوسیدم به دوران به ...72شمارهٔ ۷۱۲: باشد ارباب رعونت را ز بی مغزی غرو ...73شمارهٔ ۷۱۳: کار دنیا فکر ای دانا ندارد اینقدر 74شمارهٔ ۷۱۴: نباشد غیر عشق نیکوانم پیشهٔ دیگر 75شمارهٔ ۷۱۵: آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر 76شمارهٔ ۷۱۶: از ازل بی وحشتی نبود دل ما را قرا ...77شمارهٔ ۷۱۷: رفت می نوشیم ز یاد آخر 78شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار ...79شمارهٔ ۷۱۹: به فکر نام مباش اینقدر همین زنهار 80شمارهٔ ۷۲۰: چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غب ...81شمارهٔ ۷۲۱: یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد ...82شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر 83شمارهٔ ۷۲۳: آمدی مستانه و گل گل طرب دارد بهار 84شمارهٔ ۷۲۴: دلم از هجر تو خون است امروز 85شمارهٔ ۷۲۵: عمر رفت و هست ذوق آن بر و دوشم هن ...86شمارهٔ ۷۲۶: چشم آینه پرآب است از مثال من هنوز 87شمارهٔ ۷۲۷: دل عاشق زفغان سیر نگردد هرگز 88شمارهٔ ۷۲۸: صبح شد ساقی همان مستی شب دارم هنو ...89شمارهٔ ۷۲۹: شد از نگاه که آشفته یار ما امروز 90شمارهٔ ۷۳۰: مردم و مهر ترا در دل نهان دارم هن ...91شمارهٔ ۷۳۱: در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز 92شمارهٔ ۷۳۲: نوبهار آمد هوا آیینه پرواز است با ...93شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز 94شمارهٔ ۷۳۴: مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز 95شمارهٔ ۷۳۵: به سیر باغ خرامان شد آن نگار امرو ...96شمارهٔ ۷۳۶: غیر از ایام وصال بت دلخواه مپرس 97شمارهٔ ۷۳۷: معنیی گر هست با رند می آشام است و ...98شمارهٔ ۷۳۸: ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس 99شمارهٔ ۷۳۹: غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در ل ...100شمارهٔ ۷۴۰: به رنگ شمع بگدازد ز سوز سینه ام ت ...101شمارهٔ ۷۴۱: بی تو ساغر لخت دل چون لاله دارد د ...102شمارهٔ ۷۴۲: با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش 103شمارهٔ ۷۴۳: می مکد خون دلم را غنچه عنابی اش 104شمارهٔ ۷۴۴: طراوت دارد از بس نوبهار حسن سرشار ...105شمارهٔ ۷۴۵: سرشته اند ز فیض هوای صبح تنش 106شمارهٔ ۷۴۶: تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش 107شمارهٔ ۷۴۷: هر قدر غم بیند از گردون بود دانا ...108شمارهٔ ۷۴۸: ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوش ...109شمارهٔ ۷۴۹: ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر ز ...110شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگین ...111شمارهٔ ۷۵۱: در بند پاس خاطر غیر اینقدر مباش 112شمارهٔ ۷۵۲: حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خ ...113شمارهٔ ۷۵۳: به گلزاری که در رفتار آید سرو موز ...114شمارهٔ ۷۵۴: چنان کز قهر او مانند صهبا آب شد آ ...115شمارهٔ ۷۵۵: دل به عشق از بستگی وا می شود غمگی ...116شمارهٔ ۷۵۶: از یاد که گردید دلت مسکن آتش 117شمارهٔ ۷۵۷: به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش 118شمارهٔ ۷۵۸: ز مستی گر رسد دستم به لبهای نمک س ...119شمارهٔ ۷۵۹: شکاریی که دلم گشته است نخجیرش 120شمارهٔ ۷۶۰: هرگز صدا نبرده در این بزم ره به گ ...121شمارهٔ ۷۶۱: ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باش ...122شمارهٔ ۷۶۲: زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش 123شمارهٔ ۷۶۳: خوشا جوش بهار تبت و دامان کهسارش 124شمارهٔ ۷۶۴: بتی که برده دلم زلف عنبر بویش 125شمارهٔ ۷۶۵: از آن چون آب در گلها بود آهسته رف ...126شمارهٔ ۷۶۶: در بزم می چو آمده ای بی حجاب باش 127شمارهٔ ۷۶۷: سبزه پامال شد از نرمی خویش 128شمارهٔ ۷۶۸: بود لبریز صهبای لطافت ساغر نگش 129شمارهٔ ۷۶۹: یار مست است امشب و من کامرانم از ...130شمارهٔ ۷۷۰: بهره از یاری یاری نیستش 131شمارهٔ ۷۷۱: گیرم غم تو و دل خونین دهم عوض 132شمارهٔ ۷۷۲: نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط 133شمارهٔ ۷۷۳: تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط 134شمارهٔ ۷۷۴: هرگز نیامده است و نیاید ز ما غلط 135شمارهٔ ۷۷۵: چو بیند آن عذار لاله گون شمع 136شمارهٔ ۷۷۶: غیر از دلم که بی تو در او گشته دا ...137شمارهٔ ۷۷۷: بود از سوز دلم هر قطره خون در تن ...138شمارهٔ ۷۷۸: میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق 139شمارهٔ ۷۷۹: هر سبزه سراپای زبانست در این باغ 140شمارهٔ ۷۸۰: گر نیست آفتاب برین در کمین برف 141شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف 142شمارهٔ ۷۸۲: جمله عالم را هویدا کرد عشق 143شمارهٔ ۷۸۳: هر که بگشاید زبان نطق بیجا پیش خل ...144شمارهٔ ۷۸۴: رفتم اما بی تو بس بی طاقتم داد از ...145شمارهٔ ۷۸۵: در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک 146شمارهٔ ۷۸۶: لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ 147شمارهٔ ۷۸۷: در راه شوق جانان عزم سفر مبارک 148شمارهٔ ۷۸۸: از سوز دلم دیدهٔ مهجور شود خشک 149شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر ب ...150شمارهٔ ۷۹۰: در تنم از خون نمی گذاشت فریاد 151شمارهٔ ۷۹۱: دل از کف رفت بدگو را ز کلفت در وف ...152شمارهٔ ۷۹۲: کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ 153شمارهٔ ۷۹۳: حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ 154شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل 155شمارهٔ ۷۹۵: گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل 156شمارهٔ ۷۹۶: خنجر مژگان او زد زخم پنهانی به دل 157شمارهٔ ۷۹۷: چو گل ز فیض صبوحی پر است جام جمال 158شمارهٔ ۷۹۸: از فیض عشق دید بسی فتح باب دل 159شمارهٔ ۷۹۹: از نور بندگیست فروغ جبین دل 160شمارهٔ ۸۰۰: یار می آید و به استقبال 161شمارهٔ ۸۰۱: می گشاید چشم بستن قفل درهای وصال 162شمارهٔ ۸۰۲: بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل 163شمارهٔ ۸۰۳: به محشر تا سری از خاک بیرون آورم ...164شمارهٔ ۸۰۴: دارد دلم مهر علی از بسکه پنهان در ...165شمارهٔ ۸۰۵: آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد ...166شمارهٔ ۸۰۶: هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل 167شمارهٔ ۸۰۷: کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل 168شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داش ...169شمارهٔ ۸۰۹: ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم 170شمارهٔ ۸۱۰: چشم تا بر آفتاب عارضت وا می کنیم 171شمارهٔ ۸۱۱: کرده جا تا آن لب میگون به افسون د ...172شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم 173شمارهٔ ۸۱۳: با شیخ خانقاه می ناب می زنم 174شمارهٔ ۸۱۴: چو وصف ابروی آن ماه عالمگیر می گف ...175شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود د ...176شمارهٔ ۸۱۶: عقل افلاطون منش را ریشخندی می زنم 177شمارهٔ ۸۱۷: ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم 178شمارهٔ ۸۱۸: دیده بر روی خیال تو شبی واکردیم 179شمارهٔ ۸۱۹: تا ز یاد او دل غم پیشه رنگین می ک ...180شمارهٔ ۸۲۰: بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتاب ...181شمارهٔ ۸۲۱: به راه عشق در گام نخست از خود سفر ...182شمارهٔ ۸۲۲: بسکه جا کرده است مهرت در سراپای ت ...183شمارهٔ ۸۲۳: از غار راه ریزد عشق رنگ خانه ام 184شمارهٔ ۸۲۴: تا بود سودای زلفش در سر شوریده ام 185شمارهٔ ۸۲۵: نه از بیگانه چشم مردمی نه زآشنا د ...186شمارهٔ ۸۲۶: دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ...187شمارهٔ ۸۲۷: نخست از پهلوی خود دید آفت ها دل ت ...188شمارهٔ ۸۲۸: به یمن همت عشقت ز قید دل رستم 189شمارهٔ ۸۲۹: ز بیدردان مرا وا می نماید زخم پنه ...190شمارهٔ ۸۳۰: روشن از سوز درون امشب چراغت می کن ...191شمارهٔ ۸۳۱: بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم 192شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار ن ...193شمارهٔ ۸۳۳: دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشک ...194شمارهٔ ۸۳۴: درآمد تا در آغوش تمنا آن برو دوشم 195شمارهٔ ۸۳۵: بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دید ...196شمارهٔ ۸۳۶: کبود از بوسه امشب لعل آن رشک پری ...197شمارهٔ ۸۳۷: فصل بهار اسیر گل و سرو و سوسنم 198شمارهٔ ۸۳۸: دور از تو زبسکه بی دماغم 199شمارهٔ ۸۳۹: فارغ از اندیشهٔ خار کف پا بوده ام 200شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم 201شمارهٔ ۸۴۱: خوش آندم کز جفایش خوشدلی بنیاد می ...202شمارهٔ ۸۴۲: گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بو ...203شمارهٔ ۸۴۳: آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم 204شمارهٔ ۸۴۴: بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم 205شمارهٔ ۸۴۵: کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بس ...206شمارهٔ ۸۴۶: صد شکر کز غم چو تویی زار و خسته ا ...207شمارهٔ ۸۴۷: به شهربند تعلق دمی قرار ندارم 208شمارهٔ ۸۴۸: بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم 209شمارهٔ ۸۴۹: بی تو بیگانه چو عکس رخت از هوش خو ...210شمارهٔ ۸۵۰: بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شد ...211شمارهٔ ۸۵۱: بجز سر جوش می عقل آفرینی چون نمی ...212شمارهٔ ۸۵۲: تا ز جام عشق دل مستان شد و دیوانه ...213شمارهٔ ۸۵۳: مکن آرایش آن زلف پی تسخیرم 214شمارهٔ ۸۵۴: دست هوس زنعمت دنیا کشیده ام 215شمارهٔ ۸۵۵: آشنا خواهد شدن ما و ترا دلها بهم 216شمارهٔ ۸۵۶: ز بس بالد نگه از دیدنت در چشم حیر ...217شمارهٔ ۸۵۷: ما منت مرهم به جراحت نپسندیم 218شمارهٔ ۸۵۸: از غرور توبه غرق معصیت تا گردنم 219شمارهٔ ۸۵۹: من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم 220شمارهٔ ۸۶۰: افروخت تا ز باده عذار سمن برم 221شمارهٔ ۸۶۱: مستیش افزود تا بشکست مینای دلم 222شمارهٔ ۸۶۲: اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم 223شمارهٔ ۸۶۳: افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم 224شمارهٔ ۸۶۴: ز شوق آنکه به گوشت رسیده آوازم 225شمارهٔ ۸۶۵: در حریم وصل از دلدار دور افتاده ا ...226شمارهٔ ۸۶۶: نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ...227شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آم ...228شمارهٔ ۸۶۸: ما دل خویش به ابروی خم آویخته ایم 229شمارهٔ ۸۶۹: حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشک ...230شمارهٔ ۸۷۰: اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم 231شمارهٔ ۸۷۱: به او نزدیکم و از شرم خود را دور ...232شمارهٔ ۸۷۲: رفتی و بی تو باده کشیدن نسازدم 233شمارهٔ ۸۷۳: خاکساری را چو نقش پای تا دل بسته ...234شمارهٔ ۸۷۴: ما که دل در فکر دنیای خراب افکنده ...235شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل دا ...236شمارهٔ ۸۷۶: زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکام ...237شمارهٔ ۸۷۷: ای من خراب طورک رندانه تان شوم 238شمارهٔ ۸۷۸: سوخت تا از پرتو آن آتشین خو پیکرم 239شمارهٔ ۸۷۹: یکرنگ بیخودی شده از خود بریده ام 240شمارهٔ ۸۸۰: ضعف نگذاشت که یک ره جهد از جا آهم 241شمارهٔ ۸۸۱: غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین ب ...242شمارهٔ ۸۸۲: گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم 243شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...244شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...245شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...246شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 247شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...248شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 249شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 250شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...251شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...252شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 253شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 254شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 255شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 256شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 257شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...258شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 259شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...260شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...261شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...262شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 263شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 264شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...265شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 266شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 267شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 268شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...269شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...270شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 271شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 272شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 273شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 274شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...275شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...276شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 277شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 278شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 279شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...280شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 281شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...282شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...283شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 284شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 285شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 286شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...287شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 288شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...289شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 290شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...291شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...292شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...293شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 294شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 295شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 296شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...297شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...298شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!299شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 300شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 301شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...302شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 303شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 304شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 305شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 306شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...307شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 308شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 309شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 310شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...311شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 312شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 313شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...314شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 315شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...316شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 317شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...318شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 319شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 320شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 321شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 322شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...323شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 324شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 325شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 326شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 327شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 328شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 329شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 330شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 331شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...332شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 333شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...334شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 335شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 336شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 337شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 338شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 339شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...340شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...341شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 342شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 343شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...344شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...345شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...346شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 347شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 348شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 349شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...350شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...351شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...352شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 353شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 354شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 355شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 356شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 357شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...358شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 359شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...360شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...361شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...362شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...363شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...364شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...365شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...366شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...367شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 368شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 369شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...370شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 371شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 372شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...373شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...374شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...375شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...376شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 377شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...378شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...379شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 380شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 381شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 382شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...383شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 384شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 385شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...386شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...387شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 388شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...389شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 390شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...391شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...392شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 393شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 394شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 395شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...396شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...397شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...398شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...399شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 400شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 401شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...402شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...403شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 404شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...405شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 406شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...407شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟408شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...409شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...410شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...411شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 412شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...413شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 414شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 415شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 416شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...417شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 418شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 419شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 420شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...421شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 422شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...423شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...424شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...425شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 426شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...427شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...428شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...429شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 430شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...431شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 432شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...433شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...434شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 435شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 436شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 437شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 438شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 439شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ