کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار مست است امشب و من کامرانم از لبش
    میمکم چندان که خون خود ستانم از لبش
    بخت بیدار از شکر خوابش مساعد شد مرا
    میستانم داد خود تا می توانم از لبش
    ناز قاصد برنتابد عالم یک رنگیم
    منکه همچون نامه با او همزبانم از لبش
    غنچه اش را می توانم گفتن الحق قوت روح
    بی تکلف همچو تن بالیده جانم از لبش
    بسکه خوناب نیاز و ناز میجو شد بهم
    گل کند مانند نی شور فغانم از لبش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha