کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که چون صبح خودنمایی کرد
    پیرهن بر تنش قبایی کرد
    عشوهٔ لاجوردیی که تراست
    رنگ روی مرا طلایی کرد
    چون توان دید ماه را کامشب
    چهره شد با تو بی حیایی کرد
    دیدهٔ من ز دیدن رویت
    آشنایی به روشنایی کرد
    نخورد آبی از زلال وصال
    دل که او خوی با جدایی کرد
    شوخ بالا بلند من جویا
    سرو را خنده بر رسایی کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha