کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کدامین شب به خواب آن روی خندانم نمی آید
    که دریاهای خون از چشم گریانم نمی آید
    مگر زد برق آهم کاروان اشک خونین را
    که عمری شد به طوف طرف دامانم نمی آید
    کمان ابرویی دیدم که مانند پر ناوک
    ز حیرانی بهم صفهای مژگانم نمی آید
    شکفتم گل گل از داغ تنمایش و زین داغم
    که او هرگز به گلگشت گلستانم نمی آید
    به پیش محرم و بیگانه غلتیدم به خون دل
    کسی را رحم برحال پریشانم نمی آید
    دمی نبود که دل از رخنه های سینه از هجرت
    به استقبال هر چاک گریبانم نمی آید
    ندیدم همچو ترک چشم او قبقاج اندازی
    برون کس با بت برگشته مژگانم نمی آید
    کدامین صبحدم کاندر هوای غنچهٔ لعلش
    چو گل چاک گریبان تا به دامانم نمی آید
    چرا جویا نغلتد بر دل اهل سخن نظمم
    که بر لب غیر گوهرهای غلطانم نمی آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha