کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غبار؟
    کی به افشاندن رود از دامن صحرا غبار؟
    ای نسیم از کوی او مگذر که می ترسم شود
    در دلش بوی گل از نازک مزاجیها غبار
    بسکه بیکس دشمنند ارباب دولت، می شود
    گوهر از گرد یتیمی در دل دریا غبار
    مهرهٔ گل ریزدم هر قطره اشک از چشم تر
    دور ازو در خاطرم بگرفته از بس جا غبار
    آمدی مستانه و غمها به شادی شد بدل
    باد دامانت فشاند از چهرهٔ دلها غبار
    من کی ام کز من توان رنجید آنکه بی سبب
    کیست جویا؟ بنده، جویا؟ خاک ره، جویا؟ غبار!‏

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha