به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصویر

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به بیخودی شد از آن همزبان من تصویر
که هست محرم راز نهان من تصویر
کتاب بی خودی ام، حاشیه است تفسیرم
زبان حیرتم و ترجمان من تصویر
به گوش بی خبری از زبان خاموشی
بیان نموده بسی داستان من تصویر
ترا نکرده اثر در دل آه و نالهٔ من
وگرنه جامه درید از فغان من تصویر
ز ماه یکشبه هم خامه را خفی تر کن
کشی گر از مه ابروکمان من تصویر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۰۳: بی ذکر تو نیکو نبود پیشهٔ دیگر 2شمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصوی ...3شمارهٔ ۷۰۵: می رباید خط روی لاله گونم بیشتر 4شمارهٔ ۷۰۶: گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار 5شمارهٔ ۷۰۷: بی جلوهٔ روی تو نظر بسته نکوتر 6شمارهٔ ۷۰۸: از گل داغ جنون دارم بهاری در نظر 7شمارهٔ ۷۰۹: شد دل دریا کنارم ته همین از چشم ت ...8شمارهٔ ۷۱۰: اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای ...9شمارهٔ ۷۱۱: پای هر نخلی که بوسیدم به دوران به ...10شمارهٔ ۷۱۲: باشد ارباب رعونت را ز بی مغزی غرو ...11شمارهٔ ۷۱۳: کار دنیا فکر ای دانا ندارد اینقدر 12شمارهٔ ۷۱۴: نباشد غیر عشق نیکوانم پیشهٔ دیگر 13شمارهٔ ۷۱۵: آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر 14شمارهٔ ۷۱۶: از ازل بی وحشتی نبود دل ما را قرا ...15شمارهٔ ۷۱۷: رفت می نوشیم ز یاد آخر 16شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار ...17شمارهٔ ۷۱۹: به فکر نام مباش اینقدر همین زنهار 18شمارهٔ ۷۲۰: چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غب ...19شمارهٔ ۷۲۱: یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد ...20شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر 21شمارهٔ ۷۲۳: آمدی مستانه و گل گل طرب دارد بهار 22شمارهٔ ۷۲۴: دلم از هجر تو خون است امروز 23شمارهٔ ۷۲۵: عمر رفت و هست ذوق آن بر و دوشم هن ...24شمارهٔ ۷۲۶: چشم آینه پرآب است از مثال من هنوز 25شمارهٔ ۷۲۷: دل عاشق زفغان سیر نگردد هرگز 26شمارهٔ ۷۲۸: صبح شد ساقی همان مستی شب دارم هنو ...27شمارهٔ ۷۲۹: شد از نگاه که آشفته یار ما امروز 28شمارهٔ ۷۳۰: مردم و مهر ترا در دل نهان دارم هن ...29شمارهٔ ۷۳۱: در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز 30شمارهٔ ۷۳۲: نوبهار آمد هوا آیینه پرواز است با ...31شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز 32شمارهٔ ۷۳۴: مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز 33شمارهٔ ۷۳۵: به سیر باغ خرامان شد آن نگار امرو ...34شمارهٔ ۷۳۶: غیر از ایام وصال بت دلخواه مپرس 35شمارهٔ ۷۳۷: معنیی گر هست با رند می آشام است و ...36شمارهٔ ۷۳۸: ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس 37شمارهٔ ۷۳۹: غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در ل ...38شمارهٔ ۷۴۰: به رنگ شمع بگدازد ز سوز سینه ام ت ...39شمارهٔ ۷۴۱: بی تو ساغر لخت دل چون لاله دارد د ...40شمارهٔ ۷۴۲: با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش 41شمارهٔ ۷۴۳: می مکد خون دلم را غنچه عنابی اش 42شمارهٔ ۷۴۴: طراوت دارد از بس نوبهار حسن سرشار ...43شمارهٔ ۷۴۵: سرشته اند ز فیض هوای صبح تنش 44شمارهٔ ۷۴۶: تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش 45شمارهٔ ۷۴۷: هر قدر غم بیند از گردون بود دانا ...46شمارهٔ ۷۴۸: ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوش ...47شمارهٔ ۷۴۹: ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر ز ...48شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگین ...49شمارهٔ ۷۵۱: در بند پاس خاطر غیر اینقدر مباش 50شمارهٔ ۷۵۲: حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خ ...51شمارهٔ ۷۵۳: به گلزاری که در رفتار آید سرو موز ...52شمارهٔ ۷۵۴: چنان کز قهر او مانند صهبا آب شد آ ...53شمارهٔ ۷۵۵: دل به عشق از بستگی وا می شود غمگی ...54شمارهٔ ۷۵۶: از یاد که گردید دلت مسکن آتش 55شمارهٔ ۷۵۷: به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش 56شمارهٔ ۷۵۸: ز مستی گر رسد دستم به لبهای نمک س ...57شمارهٔ ۷۵۹: شکاریی که دلم گشته است نخجیرش 58شمارهٔ ۷۶۰: هرگز صدا نبرده در این بزم ره به گ ...59شمارهٔ ۷۶۱: ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باش ...60شمارهٔ ۷۶۲: زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش 61شمارهٔ ۷۶۳: خوشا جوش بهار تبت و دامان کهسارش 62شمارهٔ ۷۶۴: بتی که برده دلم زلف عنبر بویش 63شمارهٔ ۷۶۵: از آن چون آب در گلها بود آهسته رف ...64شمارهٔ ۷۶۶: در بزم می چو آمده ای بی حجاب باش 65شمارهٔ ۷۶۷: سبزه پامال شد از نرمی خویش 66شمارهٔ ۷۶۸: بود لبریز صهبای لطافت ساغر نگش 67شمارهٔ ۷۶۹: یار مست است امشب و من کامرانم از ...68شمارهٔ ۷۷۰: بهره از یاری یاری نیستش 69شمارهٔ ۷۷۱: گیرم غم تو و دل خونین دهم عوض 70شمارهٔ ۷۷۲: نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط 71شمارهٔ ۷۷۳: تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط 72شمارهٔ ۷۷۴: هرگز نیامده است و نیاید ز ما غلط 73شمارهٔ ۷۷۵: چو بیند آن عذار لاله گون شمع 74شمارهٔ ۷۷۶: غیر از دلم که بی تو در او گشته دا ...75شمارهٔ ۷۷۷: بود از سوز دلم هر قطره خون در تن ...76شمارهٔ ۷۷۸: میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق 77شمارهٔ ۷۷۹: هر سبزه سراپای زبانست در این باغ 78شمارهٔ ۷۸۰: گر نیست آفتاب برین در کمین برف 79شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف 80شمارهٔ ۷۸۲: جمله عالم را هویدا کرد عشق 81شمارهٔ ۷۸۳: هر که بگشاید زبان نطق بیجا پیش خل ...82شمارهٔ ۷۸۴: رفتم اما بی تو بس بی طاقتم داد از ...83شمارهٔ ۷۸۵: در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک 84شمارهٔ ۷۸۶: لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ 85شمارهٔ ۷۸۷: در راه شوق جانان عزم سفر مبارک 86شمارهٔ ۷۸۸: از سوز دلم دیدهٔ مهجور شود خشک 87شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر ب ...88شمارهٔ ۷۹۰: در تنم از خون نمی گذاشت فریاد 89شمارهٔ ۷۹۱: دل از کف رفت بدگو را ز کلفت در وف ...90شمارهٔ ۷۹۲: کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ 91شمارهٔ ۷۹۳: حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ 92شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل 93شمارهٔ ۷۹۵: گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل 94شمارهٔ ۷۹۶: خنجر مژگان او زد زخم پنهانی به دل 95شمارهٔ ۷۹۷: چو گل ز فیض صبوحی پر است جام جمال 96شمارهٔ ۷۹۸: از فیض عشق دید بسی فتح باب دل 97شمارهٔ ۷۹۹: از نور بندگیست فروغ جبین دل 98شمارهٔ ۸۰۰: یار می آید و به استقبال 99شمارهٔ ۸۰۱: می گشاید چشم بستن قفل درهای وصال 100شمارهٔ ۸۰۲: بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل 101شمارهٔ ۸۰۳: به محشر تا سری از خاک بیرون آورم ...102شمارهٔ ۸۰۴: دارد دلم مهر علی از بسکه پنهان در ...103شمارهٔ ۸۰۵: آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد ...104شمارهٔ ۸۰۶: هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل 105شمارهٔ ۸۰۷: کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل 106شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داش ...107شمارهٔ ۸۰۹: ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم 108شمارهٔ ۸۱۰: چشم تا بر آفتاب عارضت وا می کنیم 109شمارهٔ ۸۱۱: کرده جا تا آن لب میگون به افسون د ...110شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم 111شمارهٔ ۸۱۳: با شیخ خانقاه می ناب می زنم 112شمارهٔ ۸۱۴: چو وصف ابروی آن ماه عالمگیر می گف ...113شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود د ...114شمارهٔ ۸۱۶: عقل افلاطون منش را ریشخندی می زنم 115شمارهٔ ۸۱۷: ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم 116شمارهٔ ۸۱۸: دیده بر روی خیال تو شبی واکردیم 117شمارهٔ ۸۱۹: تا ز یاد او دل غم پیشه رنگین می ک ...118شمارهٔ ۸۲۰: بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتاب ...119شمارهٔ ۸۲۱: به راه عشق در گام نخست از خود سفر ...120شمارهٔ ۸۲۲: بسکه جا کرده است مهرت در سراپای ت ...121شمارهٔ ۸۲۳: از غار راه ریزد عشق رنگ خانه ام 122شمارهٔ ۸۲۴: تا بود سودای زلفش در سر شوریده ام 123شمارهٔ ۸۲۵: نه از بیگانه چشم مردمی نه زآشنا د ...124شمارهٔ ۸۲۶: دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ...125شمارهٔ ۸۲۷: نخست از پهلوی خود دید آفت ها دل ت ...126شمارهٔ ۸۲۸: به یمن همت عشقت ز قید دل رستم 127شمارهٔ ۸۲۹: ز بیدردان مرا وا می نماید زخم پنه ...128شمارهٔ ۸۳۰: روشن از سوز درون امشب چراغت می کن ...129شمارهٔ ۸۳۱: بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم 130شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار ن ...131شمارهٔ ۸۳۳: دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشک ...132شمارهٔ ۸۳۴: درآمد تا در آغوش تمنا آن برو دوشم 133شمارهٔ ۸۳۵: بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دید ...134شمارهٔ ۸۳۶: کبود از بوسه امشب لعل آن رشک پری ...135شمارهٔ ۸۳۷: فصل بهار اسیر گل و سرو و سوسنم 136شمارهٔ ۸۳۸: دور از تو زبسکه بی دماغم 137شمارهٔ ۸۳۹: فارغ از اندیشهٔ خار کف پا بوده ام 138شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم 139شمارهٔ ۸۴۱: خوش آندم کز جفایش خوشدلی بنیاد می ...140شمارهٔ ۸۴۲: گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بو ...141شمارهٔ ۸۴۳: آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم 142شمارهٔ ۸۴۴: بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم 143شمارهٔ ۸۴۵: کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بس ...144شمارهٔ ۸۴۶: صد شکر کز غم چو تویی زار و خسته ا ...145شمارهٔ ۸۴۷: به شهربند تعلق دمی قرار ندارم 146شمارهٔ ۸۴۸: بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم 147شمارهٔ ۸۴۹: بی تو بیگانه چو عکس رخت از هوش خو ...148شمارهٔ ۸۵۰: بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شد ...149شمارهٔ ۸۵۱: بجز سر جوش می عقل آفرینی چون نمی ...150شمارهٔ ۸۵۲: تا ز جام عشق دل مستان شد و دیوانه ...151شمارهٔ ۸۵۳: مکن آرایش آن زلف پی تسخیرم 152شمارهٔ ۸۵۴: دست هوس زنعمت دنیا کشیده ام 153شمارهٔ ۸۵۵: آشنا خواهد شدن ما و ترا دلها بهم 154شمارهٔ ۸۵۶: ز بس بالد نگه از دیدنت در چشم حیر ...155شمارهٔ ۸۵۷: ما منت مرهم به جراحت نپسندیم 156شمارهٔ ۸۵۸: از غرور توبه غرق معصیت تا گردنم 157شمارهٔ ۸۵۹: من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم 158شمارهٔ ۸۶۰: افروخت تا ز باده عذار سمن برم 159شمارهٔ ۸۶۱: مستیش افزود تا بشکست مینای دلم 160شمارهٔ ۸۶۲: اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم 161شمارهٔ ۸۶۳: افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم 162شمارهٔ ۸۶۴: ز شوق آنکه به گوشت رسیده آوازم 163شمارهٔ ۸۶۵: در حریم وصل از دلدار دور افتاده ا ...164شمارهٔ ۸۶۶: نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ...165شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آم ...166شمارهٔ ۸۶۸: ما دل خویش به ابروی خم آویخته ایم 167شمارهٔ ۸۶۹: حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشک ...168شمارهٔ ۸۷۰: اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم 169شمارهٔ ۸۷۱: به او نزدیکم و از شرم خود را دور ...170شمارهٔ ۸۷۲: رفتی و بی تو باده کشیدن نسازدم 171شمارهٔ ۸۷۳: خاکساری را چو نقش پای تا دل بسته ...172شمارهٔ ۸۷۴: ما که دل در فکر دنیای خراب افکنده ...173شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل دا ...174شمارهٔ ۸۷۶: زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکام ...175شمارهٔ ۸۷۷: ای من خراب طورک رندانه تان شوم 176شمارهٔ ۸۷۸: سوخت تا از پرتو آن آتشین خو پیکرم 177شمارهٔ ۸۷۹: یکرنگ بیخودی شده از خود بریده ام 178شمارهٔ ۸۸۰: ضعف نگذاشت که یک ره جهد از جا آهم 179شمارهٔ ۸۸۱: غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین ب ...180شمارهٔ ۸۸۲: گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم 181شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...182شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...183شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...184شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 185شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...186شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 187شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 188شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...189شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...190شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 191شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 192شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 193شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 194شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 195شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...196شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 197شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...198شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...199شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...200شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 201شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 202شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...203شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 204شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 205شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 206شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...207شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...208شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 209شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 210شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 211شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 212شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...213شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...214شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 215شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 216شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 217شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...218شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 219شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...220شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...221شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 222شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 223شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 224شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...225شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 226شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...227شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 228شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...229شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...230شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...231شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 232شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 233شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 234شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...235شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...236شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!237شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 238شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 239شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...240شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 241شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 242شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 243شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 244شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...245شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 246شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 247شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 248شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...249شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 250شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 251شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...252شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 253شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...254شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 255شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...256شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 257شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 258شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 259شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 260شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...261شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 262شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 263شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 264شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 265شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 266شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 267شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 268شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 269شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...270شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 271شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...272شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 273شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 274شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 275شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 276شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 277شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...278شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...279شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 280شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 281شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...282شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...283شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...284شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 285شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 286شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 287شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...288شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...289شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...290شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 291شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 292شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 293شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 294شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 295شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...296شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 297شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...298شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...299شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...300شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...301شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...302شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...303شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...304شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...305شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 306شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 307شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...308شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 309شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 310شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...311شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...312شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...313شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...314شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 315شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...316شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...317شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 318شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 319شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 320شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...321شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 322شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 323شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...324شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...325شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 326شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...327شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 328شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...329شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...330شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 331شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 332شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 333شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...334شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...335شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...336شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...337شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 338شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 339شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...340شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...341شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 342شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...343شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 344شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...345شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟346شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...347شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...348شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...349شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 350شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...351شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 352شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 353شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 354شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...355شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 356شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 357شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 358شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...359شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 360شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...361شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...362شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...363شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 364شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...365شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...366شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...367شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 368شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...369شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 370شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...371شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...372شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 373شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 374شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 375شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 376شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 377شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ