به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خندد

1720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در این زمانه کسی نیست رو به من خندد
مگر به روی دلم چاک پیرهن خندد
چو گل به باد دهد ساز و برگ هستی را
به هرزه هر که در این باغ یک دهن خندد
مرا ز یاد تو در سینه جوش فصل گل است
لبم ز شوق از آنرو چمن چمن خندد
شکر به قیمت خاک سیاه هند بود
چو شوخ من به دو لعل شکرشکن خندد
به قیل و قال دل اهل حال را مخراش
لب خموشی این قوم بر سخن خندد
زبان حالت گلبن باین سخن گویاست
که هر که زر بفشاند به صد دهن خندد
زده است شوخی حسنش بهار را جویا
ز رو به گل ز بناگوش بر سمن خندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۸۲: هر که چون صبح خودنمایی کرد 2شمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خن ...3شمارهٔ ۶۸۴: ‏ آتش آهم ز بس گلزار بی نم می شود 4شمارهٔ ۶۸۵: با چمن دوش به شوخی چه اداها می کر ...5شمارهٔ ۶۸۶: کدامین شب به خواب آن روی خندانم ن ...6شمارهٔ ۶۸۷: وای بر دیده اگر محو بدایع نشود 7شمارهٔ ۶۸۸: اشتیاقم جام می را جان تصور می کند 8شمارهٔ ۶۸۹: سخن سازی چو چشم یار در دنیا نمی ب ...9شمارهٔ ۶۹۰: قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود 10شمارهٔ ۶۹۱: آه ما کی در شب هجرت فلک پیما نشد 11شمارهٔ ۶۹۲: ز رنگ چهره ام بوی بهار درد می آید 12شمارهٔ ۶۹۳: چه جورها که غمت با دل تباه نکرد 13شمارهٔ ۶۹۴: از نخستم تن ز درد عشق غم فرسوده ب ...14شمارهٔ ۶۹۵: آشنا با عشق اگر شد عقدهٔ دل وا شو ...15شمارهٔ ۶۹۶: اضطرابی دارم از آرام شوخ و شنگ تر 16شمارهٔ ۶۹۷: روم از خویشتن دنبال دلدار 17شمارهٔ ۶۹۸: ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شی ...18شمارهٔ ۶۹۹: فصل بهاران شده ساغر بگیر 19شمارهٔ ۷۰۰: غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر 20شمارهٔ ۷۰۱: گرچه از موج هوا چین بر جبین دارد ...21شمارهٔ ۷۰۲: نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مد ...22شمارهٔ ۷۰۳: بی ذکر تو نیکو نبود پیشهٔ دیگر 23شمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصوی ...24شمارهٔ ۷۰۵: می رباید خط روی لاله گونم بیشتر 25شمارهٔ ۷۰۶: گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار 26شمارهٔ ۷۰۷: بی جلوهٔ روی تو نظر بسته نکوتر 27شمارهٔ ۷۰۸: از گل داغ جنون دارم بهاری در نظر 28شمارهٔ ۷۰۹: شد دل دریا کنارم ته همین از چشم ت ...29شمارهٔ ۷۱۰: اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای ...30شمارهٔ ۷۱۱: پای هر نخلی که بوسیدم به دوران به ...31شمارهٔ ۷۱۲: باشد ارباب رعونت را ز بی مغزی غرو ...32شمارهٔ ۷۱۳: کار دنیا فکر ای دانا ندارد اینقدر 33شمارهٔ ۷۱۴: نباشد غیر عشق نیکوانم پیشهٔ دیگر 34شمارهٔ ۷۱۵: آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر 35شمارهٔ ۷۱۶: از ازل بی وحشتی نبود دل ما را قرا ...36شمارهٔ ۷۱۷: رفت می نوشیم ز یاد آخر 37شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار ...38شمارهٔ ۷۱۹: به فکر نام مباش اینقدر همین زنهار 39شمارهٔ ۷۲۰: چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غب ...40شمارهٔ ۷۲۱: یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد ...41شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر 42شمارهٔ ۷۲۳: آمدی مستانه و گل گل طرب دارد بهار 43شمارهٔ ۷۲۴: دلم از هجر تو خون است امروز 44شمارهٔ ۷۲۵: عمر رفت و هست ذوق آن بر و دوشم هن ...45شمارهٔ ۷۲۶: چشم آینه پرآب است از مثال من هنوز 46شمارهٔ ۷۲۷: دل عاشق زفغان سیر نگردد هرگز 47شمارهٔ ۷۲۸: صبح شد ساقی همان مستی شب دارم هنو ...48شمارهٔ ۷۲۹: شد از نگاه که آشفته یار ما امروز 49شمارهٔ ۷۳۰: مردم و مهر ترا در دل نهان دارم هن ...50شمارهٔ ۷۳۱: در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز 51شمارهٔ ۷۳۲: نوبهار آمد هوا آیینه پرواز است با ...52شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز 53شمارهٔ ۷۳۴: مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز 54شمارهٔ ۷۳۵: به سیر باغ خرامان شد آن نگار امرو ...55شمارهٔ ۷۳۶: غیر از ایام وصال بت دلخواه مپرس 56شمارهٔ ۷۳۷: معنیی گر هست با رند می آشام است و ...57شمارهٔ ۷۳۸: ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس 58شمارهٔ ۷۳۹: غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در ل ...59شمارهٔ ۷۴۰: به رنگ شمع بگدازد ز سوز سینه ام ت ...60شمارهٔ ۷۴۱: بی تو ساغر لخت دل چون لاله دارد د ...61شمارهٔ ۷۴۲: با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش 62شمارهٔ ۷۴۳: می مکد خون دلم را غنچه عنابی اش 63شمارهٔ ۷۴۴: طراوت دارد از بس نوبهار حسن سرشار ...64شمارهٔ ۷۴۵: سرشته اند ز فیض هوای صبح تنش 65شمارهٔ ۷۴۶: تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش 66شمارهٔ ۷۴۷: هر قدر غم بیند از گردون بود دانا ...67شمارهٔ ۷۴۸: ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوش ...68شمارهٔ ۷۴۹: ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر ز ...69شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگین ...70شمارهٔ ۷۵۱: در بند پاس خاطر غیر اینقدر مباش 71شمارهٔ ۷۵۲: حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خ ...72شمارهٔ ۷۵۳: به گلزاری که در رفتار آید سرو موز ...73شمارهٔ ۷۵۴: چنان کز قهر او مانند صهبا آب شد آ ...74شمارهٔ ۷۵۵: دل به عشق از بستگی وا می شود غمگی ...75شمارهٔ ۷۵۶: از یاد که گردید دلت مسکن آتش 76شمارهٔ ۷۵۷: به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش 77شمارهٔ ۷۵۸: ز مستی گر رسد دستم به لبهای نمک س ...78شمارهٔ ۷۵۹: شکاریی که دلم گشته است نخجیرش 79شمارهٔ ۷۶۰: هرگز صدا نبرده در این بزم ره به گ ...80شمارهٔ ۷۶۱: ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باش ...81شمارهٔ ۷۶۲: زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش 82شمارهٔ ۷۶۳: خوشا جوش بهار تبت و دامان کهسارش 83شمارهٔ ۷۶۴: بتی که برده دلم زلف عنبر بویش 84شمارهٔ ۷۶۵: از آن چون آب در گلها بود آهسته رف ...85شمارهٔ ۷۶۶: در بزم می چو آمده ای بی حجاب باش 86شمارهٔ ۷۶۷: سبزه پامال شد از نرمی خویش 87شمارهٔ ۷۶۸: بود لبریز صهبای لطافت ساغر نگش 88شمارهٔ ۷۶۹: یار مست است امشب و من کامرانم از ...89شمارهٔ ۷۷۰: بهره از یاری یاری نیستش 90شمارهٔ ۷۷۱: گیرم غم تو و دل خونین دهم عوض 91شمارهٔ ۷۷۲: نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط 92شمارهٔ ۷۷۳: تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط 93شمارهٔ ۷۷۴: هرگز نیامده است و نیاید ز ما غلط 94شمارهٔ ۷۷۵: چو بیند آن عذار لاله گون شمع 95شمارهٔ ۷۷۶: غیر از دلم که بی تو در او گشته دا ...96شمارهٔ ۷۷۷: بود از سوز دلم هر قطره خون در تن ...97شمارهٔ ۷۷۸: میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق 98شمارهٔ ۷۷۹: هر سبزه سراپای زبانست در این باغ 99شمارهٔ ۷۸۰: گر نیست آفتاب برین در کمین برف 100شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف 101شمارهٔ ۷۸۲: جمله عالم را هویدا کرد عشق 102شمارهٔ ۷۸۳: هر که بگشاید زبان نطق بیجا پیش خل ...103شمارهٔ ۷۸۴: رفتم اما بی تو بس بی طاقتم داد از ...104شمارهٔ ۷۸۵: در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک 105شمارهٔ ۷۸۶: لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ 106شمارهٔ ۷۸۷: در راه شوق جانان عزم سفر مبارک 107شمارهٔ ۷۸۸: از سوز دلم دیدهٔ مهجور شود خشک 108شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر ب ...109شمارهٔ ۷۹۰: در تنم از خون نمی گذاشت فریاد 110شمارهٔ ۷۹۱: دل از کف رفت بدگو را ز کلفت در وف ...111شمارهٔ ۷۹۲: کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ 112شمارهٔ ۷۹۳: حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ 113شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل 114شمارهٔ ۷۹۵: گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل 115شمارهٔ ۷۹۶: خنجر مژگان او زد زخم پنهانی به دل 116شمارهٔ ۷۹۷: چو گل ز فیض صبوحی پر است جام جمال 117شمارهٔ ۷۹۸: از فیض عشق دید بسی فتح باب دل 118شمارهٔ ۷۹۹: از نور بندگیست فروغ جبین دل 119شمارهٔ ۸۰۰: یار می آید و به استقبال 120شمارهٔ ۸۰۱: می گشاید چشم بستن قفل درهای وصال 121شمارهٔ ۸۰۲: بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل 122شمارهٔ ۸۰۳: به محشر تا سری از خاک بیرون آورم ...123شمارهٔ ۸۰۴: دارد دلم مهر علی از بسکه پنهان در ...124شمارهٔ ۸۰۵: آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد ...125شمارهٔ ۸۰۶: هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل 126شمارهٔ ۸۰۷: کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل 127شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داش ...128شمارهٔ ۸۰۹: ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم 129شمارهٔ ۸۱۰: چشم تا بر آفتاب عارضت وا می کنیم 130شمارهٔ ۸۱۱: کرده جا تا آن لب میگون به افسون د ...131شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم 132شمارهٔ ۸۱۳: با شیخ خانقاه می ناب می زنم 133شمارهٔ ۸۱۴: چو وصف ابروی آن ماه عالمگیر می گف ...134شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود د ...135شمارهٔ ۸۱۶: عقل افلاطون منش را ریشخندی می زنم 136شمارهٔ ۸۱۷: ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم 137شمارهٔ ۸۱۸: دیده بر روی خیال تو شبی واکردیم 138شمارهٔ ۸۱۹: تا ز یاد او دل غم پیشه رنگین می ک ...139شمارهٔ ۸۲۰: بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتاب ...140شمارهٔ ۸۲۱: به راه عشق در گام نخست از خود سفر ...141شمارهٔ ۸۲۲: بسکه جا کرده است مهرت در سراپای ت ...142شمارهٔ ۸۲۳: از غار راه ریزد عشق رنگ خانه ام 143شمارهٔ ۸۲۴: تا بود سودای زلفش در سر شوریده ام 144شمارهٔ ۸۲۵: نه از بیگانه چشم مردمی نه زآشنا د ...145شمارهٔ ۸۲۶: دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ...146شمارهٔ ۸۲۷: نخست از پهلوی خود دید آفت ها دل ت ...147شمارهٔ ۸۲۸: به یمن همت عشقت ز قید دل رستم 148شمارهٔ ۸۲۹: ز بیدردان مرا وا می نماید زخم پنه ...149شمارهٔ ۸۳۰: روشن از سوز درون امشب چراغت می کن ...150شمارهٔ ۸۳۱: بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم 151شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار ن ...152شمارهٔ ۸۳۳: دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشک ...153شمارهٔ ۸۳۴: درآمد تا در آغوش تمنا آن برو دوشم 154شمارهٔ ۸۳۵: بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دید ...155شمارهٔ ۸۳۶: کبود از بوسه امشب لعل آن رشک پری ...156شمارهٔ ۸۳۷: فصل بهار اسیر گل و سرو و سوسنم 157شمارهٔ ۸۳۸: دور از تو زبسکه بی دماغم 158شمارهٔ ۸۳۹: فارغ از اندیشهٔ خار کف پا بوده ام 159شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم 160شمارهٔ ۸۴۱: خوش آندم کز جفایش خوشدلی بنیاد می ...161شمارهٔ ۸۴۲: گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بو ...162شمارهٔ ۸۴۳: آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم 163شمارهٔ ۸۴۴: بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم 164شمارهٔ ۸۴۵: کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بس ...165شمارهٔ ۸۴۶: صد شکر کز غم چو تویی زار و خسته ا ...166شمارهٔ ۸۴۷: به شهربند تعلق دمی قرار ندارم 167شمارهٔ ۸۴۸: بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم 168شمارهٔ ۸۴۹: بی تو بیگانه چو عکس رخت از هوش خو ...169شمارهٔ ۸۵۰: بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شد ...170شمارهٔ ۸۵۱: بجز سر جوش می عقل آفرینی چون نمی ...171شمارهٔ ۸۵۲: تا ز جام عشق دل مستان شد و دیوانه ...172شمارهٔ ۸۵۳: مکن آرایش آن زلف پی تسخیرم 173شمارهٔ ۸۵۴: دست هوس زنعمت دنیا کشیده ام 174شمارهٔ ۸۵۵: آشنا خواهد شدن ما و ترا دلها بهم 175شمارهٔ ۸۵۶: ز بس بالد نگه از دیدنت در چشم حیر ...176شمارهٔ ۸۵۷: ما منت مرهم به جراحت نپسندیم 177شمارهٔ ۸۵۸: از غرور توبه غرق معصیت تا گردنم 178شمارهٔ ۸۵۹: من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم 179شمارهٔ ۸۶۰: افروخت تا ز باده عذار سمن برم 180شمارهٔ ۸۶۱: مستیش افزود تا بشکست مینای دلم 181شمارهٔ ۸۶۲: اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم 182شمارهٔ ۸۶۳: افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم 183شمارهٔ ۸۶۴: ز شوق آنکه به گوشت رسیده آوازم 184شمارهٔ ۸۶۵: در حریم وصل از دلدار دور افتاده ا ...185شمارهٔ ۸۶۶: نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ...186شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آم ...187شمارهٔ ۸۶۸: ما دل خویش به ابروی خم آویخته ایم 188شمارهٔ ۸۶۹: حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشک ...189شمارهٔ ۸۷۰: اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم 190شمارهٔ ۸۷۱: به او نزدیکم و از شرم خود را دور ...191شمارهٔ ۸۷۲: رفتی و بی تو باده کشیدن نسازدم 192شمارهٔ ۸۷۳: خاکساری را چو نقش پای تا دل بسته ...193شمارهٔ ۸۷۴: ما که دل در فکر دنیای خراب افکنده ...194شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل دا ...195شمارهٔ ۸۷۶: زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکام ...196شمارهٔ ۸۷۷: ای من خراب طورک رندانه تان شوم 197شمارهٔ ۸۷۸: سوخت تا از پرتو آن آتشین خو پیکرم 198شمارهٔ ۸۷۹: یکرنگ بیخودی شده از خود بریده ام 199شمارهٔ ۸۸۰: ضعف نگذاشت که یک ره جهد از جا آهم 200شمارهٔ ۸۸۱: غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین ب ...201شمارهٔ ۸۸۲: گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم 202شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...203شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...204شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...205شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 206شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...207شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 208شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 209شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...210شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...211شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 212شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 213شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 214شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 215شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 216شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...217شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 218شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...219شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...220شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...221شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 222شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 223شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...224شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 225شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 226شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 227شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...228شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...229شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 230شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 231شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 232شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 233شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...234شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...235شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 236شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 237شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 238شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...239شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 240شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...241شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...242شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 243شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 244شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 245شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...246شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 247شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...248شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 249شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...250شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...251شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...252شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 253شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 254شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 255شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...256شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...257شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!258شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 259شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 260شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...261شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 262شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 263شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 264شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 265شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...266شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 267شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 268شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 269شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...270شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 271شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 272شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...273شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 274شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...275شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 276شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...277شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 278شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 279شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 280شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 281شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...282شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 283شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 284شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 285شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 286شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 287شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 288شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 289شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 290شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...291شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 292شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...293شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 294شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 295شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 296شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 297شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 298شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...299شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...300شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 301شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 302شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...303شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...304شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...305شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 306شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 307شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 308شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...309شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...310شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...311شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 312شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 313شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 314شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 315شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 316شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...317شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 318شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...319شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...320شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...321شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...322شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...323شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...324شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...325شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...326شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 327شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 328شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...329شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 330شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 331شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...332شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...333شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...334شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...335شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 336شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...337شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...338شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 339شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 340شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 341شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...342شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 343شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 344شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...345شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...346شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 347شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...348شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 349شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...350شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...351شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 352شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 353شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 354شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...355شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...356شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...357شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...358شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 359شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 360شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...361شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...362شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 363شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...364شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 365شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...366شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟367شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...368شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...369شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...370شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 371شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...372شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 373شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 374شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 375شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...376شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 377شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 378شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 379شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...380شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 381شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...382شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...383شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...384شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 385شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...386شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...387شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...388شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 389شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...390شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 391شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...392شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...393شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 394شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 395شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 396شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 397شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 398شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ