جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خندد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این زمانه کسی نیست رو به من خندد مگر به روی دلم چاک پیرهن خندد چو گل به باد دهد ساز و برگ هستی را به هرزه هر که در این باغ یک دهن خندد مرا ز یاد تو در سینه جوش فصل گل است لبم ز شوق از آنرو چمن چمن خندد شکر به قیمت خاک سیاه هند بود چو شوخ من به دو لعل شکرشکن خندد به قیل و قال دل اهل حال را مخراش لب خموشی این قوم بر سخن خندد زبان حالت گلبن باین سخن گویاست که هر که زر بفشاند به صد دهن خندد زده است شوخی حسنش بهار را جویا ز رو به گل ز بناگوش بر سمن خندد جویا تبریزی