کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب خندان به تو ای غنچه دهن بخشیدند
    چشم گریان و دل خسته به من بخشیدند
    زآشنایی سخن شر کن ای دل که ترا
    همه دادند اگر درد سخن بخشیدند
    آب و رنگی که فزون زان لب و دندان آمد
    به یمن قدری و قدری به عدن بخشیدند
    تا برد زخم دل غنچهٔ گل لذت درد
    نمک ناله به مرغان چمن بخشیدند
    بیش شد حلقهٔ زنجیر گرفتاری ما
    زان دو چشمی که به آهوی ختن بخشیدند
    هر قدر در سر آن زلف پریشانی بود
    همه را جمع نمودند و بمن بخشیدند
    دولت یاد بناگوش و قدی یافت دلم
    گرچه جویا بهمن سرو و سمن بخشیدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha