به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه ور می شدصدف تفسنده مجمر می شد و اخگر گهر می شدخوش آن روزی که از فیض می ام در بزم یکرنگیدل از خود بی خبر یعنی ز جانان باخبر می شدهمای عشق گشتی سایه افکن گر به بحر و کانسراسر گوهر اشک و لعل خوناب جگر می شد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.