کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می نشاط که در جام شاه ریخته اند
    به ساغر دل هر خاک راه ریخته اند
    ترا شراب به چشم سیاه ریخته اند
    مگوی چشم به جان نگاه ریخته اند
    خمیر مایهٔ صبحست از صفا بدنت
    ترا به قالب خورشید و ماه ریخته اند
    دلم ز یاد بناگوش او نیاساید
    که فیض در قدم صبحگاه ریخته اند
    نهفته شمع رخت در هجوم پروانه
    چنین که بر تو زهر سو نگاه ریخته اند
    هزار شکر که صد دوزخ از حجاب نگاه
    زدل مرا به لب عذرخواه ریخته اند
    چه دور از نفسم بوی درد اگر شنوی
    که گداز دلم شمع آه ریخته اند
    ز فیض مدحت ساقی کوثرم جویا
    شراب عفو بجام گناه ریخته اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha