کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن رخسار تو موقوف شراب ناب نیست
    تیغ های موج را هیچ احتیاج آب نیست
    قدر نعمت از زوالش بیشتر ظاهر شود
    عقد دندان تا نریزد گوهر نایاب نیست
    تا نبیند زابر گوهربار مژگان ریزشی
    مزرع امید ما لب تشنگان سیراب نیست
    ارتفاع مهر رخسار تو نتواند گرفت
    آنکه بر مژگانش از لخت دل اسطرلاب نیست
    فیضها از عالم بالا برند ارباب عشق
    رفتن اهل درد را غیر از در دل باب نیست
    دیده کی حیران بود تا دل نباشد مضطراب
    صورتی آیینه را بی پشتی سیماب نیست
    برد یک یک موی مژگان را چو خار و خس زجای
    گریه هم در حد ذات خود کم از سیلاب نیست
    بی خوش آمد هر که جویا تلخ گوید یار تست
    آنکه هرگز دل نمی رنجاند از احباب نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha