کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از گریه دیده ای که سفیدش نمی کنند
    روشن سواد سرمهٔ دیدش نمی کنند
    با درد و غم کسی که نه امروز صبر کرد
    فردا به جام صاف امیدش می کنند
    دیوانه ای که شسته زامید و بیم دست
    پابند دام وعد وعیدش نمی کنند
    جویا چو گل کسی که دهانش دریده نیست
    محروم بزم گفت و شنیدش نمی کنند
    ای خضر هر که مست شراب جنون بود
    حاشا که در متابعت رهنمون بود
    دور از تو ذره ذرهٔ من دشمن همند
    سوهان استخوان تنم موج خون بود
    جام فلک تهی است مدام از می مراد
    یارب که تا به حشر چنین سرنگون بود
    گویا حرام باد غم عالم ار خوریم
    ما را که در پیاله می لعلگون بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha