کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو آفتاب جمال تو آشکاره شود
    چراغ لعل به فانوس سنگ خاره شود
    نشان آبله افزود حسن روی ترا
    یکی هزار شود ماه چون ستاره شود
    عنان حزم مبادا زکف دهد که دلت
    میانه رو چو بود بحر بیکناره شود
    زغنچهٔ گل صد برگ می رباید گوی
    به دست جور تو جیبی که پاره پاره شود
    ز روی گرم تو آتش پرست گردد شیخ
    زچشم مست تو زاهد شرابخواه شود
    بیا که خوردهٔ جان در تن فسرده مرا
    ز دیدن تو به صد شوخی شراره شود
    خدنگ آن مژه جویا ز خاره می گذرد
    مباد مستی چشم چنین گدازه شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha