جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۵: چو آفتاب جمال تو آشکاره شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو آفتاب جمال تو آشکاره شود چراغ لعل به فانوس سنگ خاره شود نشان آبله افزود حسن روی ترا یکی هزار شود ماه چون ستاره شود عنان حزم مبادا زکف دهد که دلت میانه رو چو بود بحر بیکناره شود زغنچهٔ گل صد برگ می رباید گوی به دست جور تو جیبی که پاره پاره شود ز روی گرم تو آتش پرست گردد شیخ زچشم مست تو زاهد شرابخواه شود بیا که خوردهٔ جان در تن فسرده مرا ز دیدن تو به صد شوخی شراره شود خدنگ آن مژه جویا ز خاره می گذرد مباد مستی چشم چنین گدازه شود جویا تبریزی