به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۵۸۱: شور خندیدن گل چون به سر جوش آید

1800عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شور خندیدن گل چون به سر جوش آید
یادم از قهقههٔ آن بت می نوش آید
غافل از نالهٔ حیرت زدگانی هیهات
چه فغانها که به گوش از لب خاموش آید
غم درویش نشانید به خاکم چو خدنگ
چون کمان آنکه به صد زور در آغوش آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۸۰: گل داغ سر پرشور سودا عالمی دارد 2شمارهٔ ۵۸۱: شور خندیدن گل چون به سر جوش آید 3شمارهٔ ۵۸۲: رنگ حسن گل رخان هند را چون ریختند 4شمارهٔ ۵۸۳: یاد رخسار تو تا در جیب دل گلها فش ...5شمارهٔ ۵۸۴: اشکم چون خون زدیده چکان بی تو می ...6شمارهٔ ۵۸۵: دلم را گریه بر مژگان آتش بار می آ ...7شمارهٔ ۵۸۶: در سینه آنچه این دل مایوس می کند 8شمارهٔ ۵۸۷: رفتی و نقش فنایت زیب آن کاشانه ما ...9شمارهٔ ۵۸۸: بسکه از آهم هوا امشب کدورتناک بود 10شمارهٔ ۵۸۹: زجوش ناز دندانت در نایاب را ماند 11شمارهٔ ۵۹۰: تا غنچهٔ دل بلبل گل پیرهنی شد 12شمارهٔ ۵۹۱: باز دل زآتش سودای تو درمی گیرد 13شمارهٔ ۵۹۲: شور در زیر فلک زان لعل میگون شد ب ...14شمارهٔ ۵۹۳: هر که از چشم تو کیفیت والا دارد 15شمارهٔ ۵۹۴: اسم باید که موافق بمسمی باشد 16شمارهٔ ۵۹۵: ز آهم حسن روی یار بی اندازه می گر ...17شمارهٔ ۵۹۶: خوی آن جور آشنا بیگانه از هوشم کن ...18شمارهٔ ۵۹۷: نخل بلندی است عشق داغ تو بارش بود 19شمارهٔ ۵۹۸: در فضای سینه چون شاهین یادش بر پر ...20شمارهٔ ۵۹۹: هوای او فلاطون را زخود بیگانه می ...21شمارهٔ ۶۰۰: دل غافل ز ریاضت به صفایی نرسید 22شمارهٔ ۶۰۱: آه اگر از پیش چشم آن سرو قامت بگذ ...23شمارهٔ ۶۰۲: با لب خشک آنکه در عشق تو دامن تر ...24شمارهٔ ۶۰۳: از خطش آیینهٔ عارض مکدر می شود 25شمارهٔ ۶۰۴: از آن گلگشت با غم بر سر فریاد می ...26شمارهٔ ۶۰۵: زمی حسن فرنگش چون به فکر آب و رنگ ...27شمارهٔ ۶۰۶: نه همین عشق سر و تن دل و جان را ه ...28شمارهٔ ۶۰۷: بگو به پیرمغان که شبها به روی میخ ...29شمارهٔ ۶۰۸: تنها نه چرخ بی سر و پا رقص می کند 30شمارهٔ ۶۰۹: به لقای تو هر آن دیده که روشن باش ...31شمارهٔ ۶۱۰: از سخن یک جو نه بر قدر سخن پرور ف ...32شمارهٔ ۶۱۱: بسکه گوهر بر کنارم چشم خون بالا ف ...33شمارهٔ ۶۱۲: از زمین و آسمان هرگز دلم آبی نخور ...34شمارهٔ ۶۱۳: کسی که در طلبش درد جستجو دارد 35شمارهٔ ۶۱۴: زخم دلم چو غنچه فراهم نمی شود 36شمارهٔ ۶۱۵: چو آفتاب جمال تو آشکاره شود 37شمارهٔ ۶۱۶: غنچه در صحن چمن دل را نه آسان واک ...38شمارهٔ ۶۱۷: سوار شو که جمالت یکی شود 39شمارهٔ ۶۱۸: چه کامها که قدح از تو برنمی گیرد 40شمارهٔ ۶۱۹: گل فیض از ریاض حسن زاهد چیدنی دار ...41شمارهٔ ۶۲۰: آمدی چون چشم روزن دیده بیخواب از ...42شمارهٔ ۶۲۱: پیچ و خم مو را چو آن مشکین سلاسل ...43شمارهٔ ۶۲۲: چو او در بزم ارباب هوس می رفت و م ...44شمارهٔ ۶۲۳: آشنا با عشق اگر شد عقده دل واشود 45شمارهٔ ۶۲۴: در دل، آنانکه غم یار نهان می دارن ...46شمارهٔ ۶۲۵: سالکانی که به خورشید رخت دل بستند 47شمارهٔ ۶۲۶: کامت چو در شوی به خطرها همی دهند 48شمارهٔ ۶۲۷: چو از فکر کام تو حاصل شود 49شمارهٔ ۶۲۸: هر که در عشقت ز مژگان اشک نابش می ...50شمارهٔ ۶۲۹: آنکه زلفش به دلم دست تطاول پیچد 51شمارهٔ ۶۳۰: عجزم از عشق محال است عنان تاب شود 52شمارهٔ ۶۳۱: بلبلی نیست دل خسته که نالان نشود 53شمارهٔ ۶۳۲: ز روز حشر شهید ترا چه بیم بود 54شمارهٔ ۶۳۳: چشم مخمور تو چون بازار صهبا بشکند 55شمارهٔ ۶۳۴: تا بر رخ تو زلف پریشان نمی شود 56شمارهٔ ۶۳۵: گل به آن روی نکو می ماند 57شمارهٔ ۶۳۶: رهی از خود نرفتن غیر گمراهی نمی ب ...58شمارهٔ ۶۳۷: دل به قدر عقل هر کس را اسیر غم شو ...59شمارهٔ ۶۳۸: در این زمانه خوشش باد اگر غمی دار ...60شمارهٔ ۶۳۹: زموج چین توانی ساده کردن گر جبین ...61شمارهٔ ۶۴۰: می نشاط که در جام شاه ریخته اند 62شمارهٔ ۶۴۱: فصل نوبهاران است ابر در خروش آمد 63شمارهٔ ۶۴۲: عشاق همچو دل به بر شیر خفته اند 64شمارهٔ ۶۴۳: لب تو چون نمک نوشخند خواهد شد 65شمارهٔ ۶۴۴: هر که محو جلوهٔ جانان شود، جانان ...66شمارهٔ ۶۴۵: طعن ها زاهد به عشق پاک دامن می زن ...67شمارهٔ ۶۴۶: غنچه مانند این دهن باشد 68شمارهٔ ۶۴۷: می به جام گل از آن رخسار زیبا ریخ ...69شمارهٔ ۶۴۸: بحر را چشم تر ما از نظر می افکند 70شمارهٔ ۶۴۹: به قدر دستگه پامال حب مال خواهی ش ...71شمارهٔ ۶۵۰: صید خلق اهل ریا در گوشه گیری دیده ...72شمارهٔ ۶۵۱: سوار ابلق لیل و نهار خود باشد 73شمارهٔ ۶۵۲: چو مهر دوست مرا در حریم جان تابد 74شمارهٔ ۶۵۳: آیینه با وقار تو سیماب می شود 75شمارهٔ ۶۵۴: از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود 76شمارهٔ ۶۵۵: اگر غبار ره یار می توانی شد 77شمارهٔ ۶۵۶: شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود 78شمارهٔ ۶۵۷: سوی گلشن شو اکسیر حیاتت گر هوس با ...79شمارهٔ ۶۵۸: آن دم که باده کلفتم از سینه می بر ...80شمارهٔ ۶۵۹: خط به گرد عارضش گرد شمیم گل بود 81شمارهٔ ۶۶۰: شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده ...82شمارهٔ ۶۶۱: دایما خون دلم زان زلف و کاکل می چ ...83شمارهٔ ۶۶۲: عیار ناقصان از فکر کامل می تواند ...84شمارهٔ ۶۶۳: غمی به خاطرم از بیش و کم نمی آید 85شمارهٔ ۶۶۴: چو انگشتان نایی دایما در رقص می آ ...86شمارهٔ ۶۶۵: تا چند رود دل پی کاری که ندارد 87شمارهٔ ۶۶۶: دست خواهش تا توان از مدعا باید کش ...88شمارهٔ ۶۶۷: لب خندان به تو ای غنچه دهن بخشیدن ...89شمارهٔ ۶۶۸: دگر بوی کبابم از دل آواره می آید 90شمارهٔ ۶۶۹: دل عاشق ز منع اشک خونین غرق خون م ...91شمارهٔ ۶۷۰: دل از مهر می و معشوقم آسان بر نمی ...92شمارهٔ ۶۷۱: هرگز از پیش نظر آن رخ رخشان نرود 93شمارهٔ ۶۷۲: به شوخی برق را راه تپش بر بال و پ ...94شمارهٔ ۶۷۳: دل را به قدر خمکده ها جوش داده ان ...95شمارهٔ ۶۷۴: تنها نه همین یارم گوش سبکی دارد 96شمارهٔ ۶۷۵: نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون ...97شمارهٔ ۶۷۶: نیکی به خلق چرخ زبرجد نمی کند 98شمارهٔ ۶۷۷: گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه و ...99شمارهٔ ۶۷۸: تا دلم هنگامهٔ مهر و وفا را گرم ک ...100شمارهٔ ۶۷۹: قهقهه خنده مرا در غم او ناله بود 101شمارهٔ ۶۸۰: با همه اعضا مرا چون ابر گریان ساخ ...102شمارهٔ ۶۸۱: اشک ما موج شراب دل بود 103شمارهٔ ۶۸۲: هر که چون صبح خودنمایی کرد 104شمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خن ...105شمارهٔ ۶۸۴: ‏ آتش آهم ز بس گلزار بی نم می شود 106شمارهٔ ۶۸۵: با چمن دوش به شوخی چه اداها می کر ...107شمارهٔ ۶۸۶: کدامین شب به خواب آن روی خندانم ن ...108شمارهٔ ۶۸۷: وای بر دیده اگر محو بدایع نشود 109شمارهٔ ۶۸۸: اشتیاقم جام می را جان تصور می کند 110شمارهٔ ۶۸۹: سخن سازی چو چشم یار در دنیا نمی ب ...111شمارهٔ ۶۹۰: قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود 112شمارهٔ ۶۹۱: آه ما کی در شب هجرت فلک پیما نشد 113شمارهٔ ۶۹۲: ز رنگ چهره ام بوی بهار درد می آید 114شمارهٔ ۶۹۳: چه جورها که غمت با دل تباه نکرد 115شمارهٔ ۶۹۴: از نخستم تن ز درد عشق غم فرسوده ب ...116شمارهٔ ۶۹۵: آشنا با عشق اگر شد عقدهٔ دل وا شو ...117شمارهٔ ۶۹۶: اضطرابی دارم از آرام شوخ و شنگ تر 118شمارهٔ ۶۹۷: روم از خویشتن دنبال دلدار 119شمارهٔ ۶۹۸: ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شی ...120شمارهٔ ۶۹۹: فصل بهاران شده ساغر بگیر 121شمارهٔ ۷۰۰: غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر 122شمارهٔ ۷۰۱: گرچه از موج هوا چین بر جبین دارد ...123شمارهٔ ۷۰۲: نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مد ...124شمارهٔ ۷۰۳: بی ذکر تو نیکو نبود پیشهٔ دیگر 125شمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصوی ...126شمارهٔ ۷۰۵: می رباید خط روی لاله گونم بیشتر 127شمارهٔ ۷۰۶: گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار 128شمارهٔ ۷۰۷: بی جلوهٔ روی تو نظر بسته نکوتر 129شمارهٔ ۷۰۸: از گل داغ جنون دارم بهاری در نظر 130شمارهٔ ۷۰۹: شد دل دریا کنارم ته همین از چشم ت ...131شمارهٔ ۷۱۰: اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای ...132شمارهٔ ۷۱۱: پای هر نخلی که بوسیدم به دوران به ...133شمارهٔ ۷۱۲: باشد ارباب رعونت را ز بی مغزی غرو ...134شمارهٔ ۷۱۳: کار دنیا فکر ای دانا ندارد اینقدر 135شمارهٔ ۷۱۴: نباشد غیر عشق نیکوانم پیشهٔ دیگر 136شمارهٔ ۷۱۵: آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر 137شمارهٔ ۷۱۶: از ازل بی وحشتی نبود دل ما را قرا ...138شمارهٔ ۷۱۷: رفت می نوشیم ز یاد آخر 139شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار ...140شمارهٔ ۷۱۹: به فکر نام مباش اینقدر همین زنهار 141شمارهٔ ۷۲۰: چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غب ...142شمارهٔ ۷۲۱: یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد ...143شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر 144شمارهٔ ۷۲۳: آمدی مستانه و گل گل طرب دارد بهار 145شمارهٔ ۷۲۴: دلم از هجر تو خون است امروز 146شمارهٔ ۷۲۵: عمر رفت و هست ذوق آن بر و دوشم هن ...147شمارهٔ ۷۲۶: چشم آینه پرآب است از مثال من هنوز 148شمارهٔ ۷۲۷: دل عاشق زفغان سیر نگردد هرگز 149شمارهٔ ۷۲۸: صبح شد ساقی همان مستی شب دارم هنو ...150شمارهٔ ۷۲۹: شد از نگاه که آشفته یار ما امروز 151شمارهٔ ۷۳۰: مردم و مهر ترا در دل نهان دارم هن ...152شمارهٔ ۷۳۱: در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز 153شمارهٔ ۷۳۲: نوبهار آمد هوا آیینه پرواز است با ...154شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز 155شمارهٔ ۷۳۴: مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز 156شمارهٔ ۷۳۵: به سیر باغ خرامان شد آن نگار امرو ...157شمارهٔ ۷۳۶: غیر از ایام وصال بت دلخواه مپرس 158شمارهٔ ۷۳۷: معنیی گر هست با رند می آشام است و ...159شمارهٔ ۷۳۸: ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس 160شمارهٔ ۷۳۹: غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در ل ...161شمارهٔ ۷۴۰: به رنگ شمع بگدازد ز سوز سینه ام ت ...162شمارهٔ ۷۴۱: بی تو ساغر لخت دل چون لاله دارد د ...163شمارهٔ ۷۴۲: با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش 164شمارهٔ ۷۴۳: می مکد خون دلم را غنچه عنابی اش 165شمارهٔ ۷۴۴: طراوت دارد از بس نوبهار حسن سرشار ...166شمارهٔ ۷۴۵: سرشته اند ز فیض هوای صبح تنش 167شمارهٔ ۷۴۶: تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش 168شمارهٔ ۷۴۷: هر قدر غم بیند از گردون بود دانا ...169شمارهٔ ۷۴۸: ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوش ...170شمارهٔ ۷۴۹: ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر ز ...171شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگین ...172شمارهٔ ۷۵۱: در بند پاس خاطر غیر اینقدر مباش 173شمارهٔ ۷۵۲: حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خ ...174شمارهٔ ۷۵۳: به گلزاری که در رفتار آید سرو موز ...175شمارهٔ ۷۵۴: چنان کز قهر او مانند صهبا آب شد آ ...176شمارهٔ ۷۵۵: دل به عشق از بستگی وا می شود غمگی ...177شمارهٔ ۷۵۶: از یاد که گردید دلت مسکن آتش 178شمارهٔ ۷۵۷: به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش 179شمارهٔ ۷۵۸: ز مستی گر رسد دستم به لبهای نمک س ...180شمارهٔ ۷۵۹: شکاریی که دلم گشته است نخجیرش 181شمارهٔ ۷۶۰: هرگز صدا نبرده در این بزم ره به گ ...182شمارهٔ ۷۶۱: ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باش ...183شمارهٔ ۷۶۲: زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش 184شمارهٔ ۷۶۳: خوشا جوش بهار تبت و دامان کهسارش 185شمارهٔ ۷۶۴: بتی که برده دلم زلف عنبر بویش 186شمارهٔ ۷۶۵: از آن چون آب در گلها بود آهسته رف ...187شمارهٔ ۷۶۶: در بزم می چو آمده ای بی حجاب باش 188شمارهٔ ۷۶۷: سبزه پامال شد از نرمی خویش 189شمارهٔ ۷۶۸: بود لبریز صهبای لطافت ساغر نگش 190شمارهٔ ۷۶۹: یار مست است امشب و من کامرانم از ...191شمارهٔ ۷۷۰: بهره از یاری یاری نیستش 192شمارهٔ ۷۷۱: گیرم غم تو و دل خونین دهم عوض 193شمارهٔ ۷۷۲: نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط 194شمارهٔ ۷۷۳: تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط 195شمارهٔ ۷۷۴: هرگز نیامده است و نیاید ز ما غلط 196شمارهٔ ۷۷۵: چو بیند آن عذار لاله گون شمع 197شمارهٔ ۷۷۶: غیر از دلم که بی تو در او گشته دا ...198شمارهٔ ۷۷۷: بود از سوز دلم هر قطره خون در تن ...199شمارهٔ ۷۷۸: میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق 200شمارهٔ ۷۷۹: هر سبزه سراپای زبانست در این باغ 201شمارهٔ ۷۸۰: گر نیست آفتاب برین در کمین برف 202شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف 203شمارهٔ ۷۸۲: جمله عالم را هویدا کرد عشق 204شمارهٔ ۷۸۳: هر که بگشاید زبان نطق بیجا پیش خل ...205شمارهٔ ۷۸۴: رفتم اما بی تو بس بی طاقتم داد از ...206شمارهٔ ۷۸۵: در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک 207شمارهٔ ۷۸۶: لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ 208شمارهٔ ۷۸۷: در راه شوق جانان عزم سفر مبارک 209شمارهٔ ۷۸۸: از سوز دلم دیدهٔ مهجور شود خشک 210شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر ب ...211شمارهٔ ۷۹۰: در تنم از خون نمی گذاشت فریاد 212شمارهٔ ۷۹۱: دل از کف رفت بدگو را ز کلفت در وف ...213شمارهٔ ۷۹۲: کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ 214شمارهٔ ۷۹۳: حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ 215شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل 216شمارهٔ ۷۹۵: گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل 217شمارهٔ ۷۹۶: خنجر مژگان او زد زخم پنهانی به دل 218شمارهٔ ۷۹۷: چو گل ز فیض صبوحی پر است جام جمال 219شمارهٔ ۷۹۸: از فیض عشق دید بسی فتح باب دل 220شمارهٔ ۷۹۹: از نور بندگیست فروغ جبین دل 221شمارهٔ ۸۰۰: یار می آید و به استقبال 222شمارهٔ ۸۰۱: می گشاید چشم بستن قفل درهای وصال 223شمارهٔ ۸۰۲: بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل 224شمارهٔ ۸۰۳: به محشر تا سری از خاک بیرون آورم ...225شمارهٔ ۸۰۴: دارد دلم مهر علی از بسکه پنهان در ...226شمارهٔ ۸۰۵: آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد ...227شمارهٔ ۸۰۶: هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل 228شمارهٔ ۸۰۷: کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل 229شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داش ...230شمارهٔ ۸۰۹: ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم 231شمارهٔ ۸۱۰: چشم تا بر آفتاب عارضت وا می کنیم 232شمارهٔ ۸۱۱: کرده جا تا آن لب میگون به افسون د ...233شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم 234شمارهٔ ۸۱۳: با شیخ خانقاه می ناب می زنم 235شمارهٔ ۸۱۴: چو وصف ابروی آن ماه عالمگیر می گف ...236شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود د ...237شمارهٔ ۸۱۶: عقل افلاطون منش را ریشخندی می زنم 238شمارهٔ ۸۱۷: ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم 239شمارهٔ ۸۱۸: دیده بر روی خیال تو شبی واکردیم 240شمارهٔ ۸۱۹: تا ز یاد او دل غم پیشه رنگین می ک ...241شمارهٔ ۸۲۰: بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتاب ...242شمارهٔ ۸۲۱: به راه عشق در گام نخست از خود سفر ...243شمارهٔ ۸۲۲: بسکه جا کرده است مهرت در سراپای ت ...244شمارهٔ ۸۲۳: از غار راه ریزد عشق رنگ خانه ام 245شمارهٔ ۸۲۴: تا بود سودای زلفش در سر شوریده ام 246شمارهٔ ۸۲۵: نه از بیگانه چشم مردمی نه زآشنا د ...247شمارهٔ ۸۲۶: دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ...248شمارهٔ ۸۲۷: نخست از پهلوی خود دید آفت ها دل ت ...249شمارهٔ ۸۲۸: به یمن همت عشقت ز قید دل رستم 250شمارهٔ ۸۲۹: ز بیدردان مرا وا می نماید زخم پنه ...251شمارهٔ ۸۳۰: روشن از سوز درون امشب چراغت می کن ...252شمارهٔ ۸۳۱: بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم 253شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار ن ...254شمارهٔ ۸۳۳: دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشک ...255شمارهٔ ۸۳۴: درآمد تا در آغوش تمنا آن برو دوشم 256شمارهٔ ۸۳۵: بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دید ...257شمارهٔ ۸۳۶: کبود از بوسه امشب لعل آن رشک پری ...258شمارهٔ ۸۳۷: فصل بهار اسیر گل و سرو و سوسنم 259شمارهٔ ۸۳۸: دور از تو زبسکه بی دماغم 260شمارهٔ ۸۳۹: فارغ از اندیشهٔ خار کف پا بوده ام 261شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم 262شمارهٔ ۸۴۱: خوش آندم کز جفایش خوشدلی بنیاد می ...263شمارهٔ ۸۴۲: گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بو ...264شمارهٔ ۸۴۳: آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم 265شمارهٔ ۸۴۴: بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم 266شمارهٔ ۸۴۵: کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بس ...267شمارهٔ ۸۴۶: صد شکر کز غم چو تویی زار و خسته ا ...268شمارهٔ ۸۴۷: به شهربند تعلق دمی قرار ندارم 269شمارهٔ ۸۴۸: بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم 270شمارهٔ ۸۴۹: بی تو بیگانه چو عکس رخت از هوش خو ...271شمارهٔ ۸۵۰: بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شد ...272شمارهٔ ۸۵۱: بجز سر جوش می عقل آفرینی چون نمی ...273شمارهٔ ۸۵۲: تا ز جام عشق دل مستان شد و دیوانه ...274شمارهٔ ۸۵۳: مکن آرایش آن زلف پی تسخیرم 275شمارهٔ ۸۵۴: دست هوس زنعمت دنیا کشیده ام 276شمارهٔ ۸۵۵: آشنا خواهد شدن ما و ترا دلها بهم 277شمارهٔ ۸۵۶: ز بس بالد نگه از دیدنت در چشم حیر ...278شمارهٔ ۸۵۷: ما منت مرهم به جراحت نپسندیم 279شمارهٔ ۸۵۸: از غرور توبه غرق معصیت تا گردنم 280شمارهٔ ۸۵۹: من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم 281شمارهٔ ۸۶۰: افروخت تا ز باده عذار سمن برم 282شمارهٔ ۸۶۱: مستیش افزود تا بشکست مینای دلم 283شمارهٔ ۸۶۲: اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم 284شمارهٔ ۸۶۳: افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم 285شمارهٔ ۸۶۴: ز شوق آنکه به گوشت رسیده آوازم 286شمارهٔ ۸۶۵: در حریم وصل از دلدار دور افتاده ا ...287شمارهٔ ۸۶۶: نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ...288شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آم ...289شمارهٔ ۸۶۸: ما دل خویش به ابروی خم آویخته ایم 290شمارهٔ ۸۶۹: حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشک ...291شمارهٔ ۸۷۰: اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم 292شمارهٔ ۸۷۱: به او نزدیکم و از شرم خود را دور ...293شمارهٔ ۸۷۲: رفتی و بی تو باده کشیدن نسازدم 294شمارهٔ ۸۷۳: خاکساری را چو نقش پای تا دل بسته ...295شمارهٔ ۸۷۴: ما که دل در فکر دنیای خراب افکنده ...296شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل دا ...297شمارهٔ ۸۷۶: زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکام ...298شمارهٔ ۸۷۷: ای من خراب طورک رندانه تان شوم 299شمارهٔ ۸۷۸: سوخت تا از پرتو آن آتشین خو پیکرم 300شمارهٔ ۸۷۹: یکرنگ بیخودی شده از خود بریده ام 301شمارهٔ ۸۸۰: ضعف نگذاشت که یک ره جهد از جا آهم 302شمارهٔ ۸۸۱: غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین ب ...303شمارهٔ ۸۸۲: گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم 304شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...305شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...306شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...307شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 308شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...309شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 310شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 311شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...312شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...313شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 314شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 315شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 316شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 317شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 318شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...319شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 320شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...321شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...322شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...323شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 324شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 325شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...326شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 327شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 328شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 329شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...330شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...331شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 332شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 333شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 334شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 335شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...336شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...337شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 338شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 339شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 340شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...341شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 342شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...343شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...344شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 345شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 346شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 347شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...348شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 349شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...350شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 351شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...352شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...353شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...354شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 355شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 356شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 357شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...358شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...359شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!360شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 361شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 362شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...363شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 364شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 365شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 366شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 367شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...368شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 369شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 370شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 371شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...372شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 373شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 374شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...375شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 376شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...377شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 378شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...379شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 380شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 381شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 382شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 383شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...384شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 385شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 386شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 387شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 388شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 389شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 390شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 391شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 392شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...393شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 394شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...395شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 396شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 397شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 398شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 399شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 400شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...401شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...402شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 403شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 404شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...405شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...406شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...407شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 408شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 409شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 410شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...411شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...412شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...413شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 414شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 415شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 416شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 417شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 418شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...419شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 420شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...421شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...422شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...423شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...424شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...425شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...426شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...427شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...428شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 429شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 430شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...431شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 432شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 433شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...434شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...435شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...436شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...437شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 438شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...439شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...440شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 441شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 442شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 443شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...444شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 445شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 446شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...447شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...448شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 449شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...450شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 451شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...452شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...453شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 454شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 455شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 456شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...457شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...458شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...459شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...460شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 461شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 462شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...463شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...464شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 465شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...466شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 467شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...468شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟469شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...470شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...471شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...472شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 473شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...474شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 475شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 476شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 477شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...478شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 479شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 480شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 481شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...482شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 483شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...484شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...485شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...486شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 487شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...488شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...489شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...490شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 491شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...492شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 493شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...494شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...495شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 496شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 497شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 498شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 499شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 500شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ