کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز فیض نور معنی شام اهل دل سحر باشد
    چراغ خلوتم از خویش روشن چون گهر باشد
    ز بس از خویشتن رفتند در بزم تو مشتاقان
    تکلم بر لب حیرت نصیبات خبر باشد
    اگر داری عزای فوت وقت ای دل خوشا حالت
    نپنداری که اینجا نخل ماتم بی ثمر باشد
    فنا شاه و گدا را همچو خم در یابد ای غافل
    بلند و پست عالم رمزی از زیر و زبر باشد
    زمژگان دست خونریزی چو بر ترکش زند چشمت
    دلی نبود که نگدازد سراپا گر جگر باشد
    نمی آید خبر از عالم رفتن ز خود جویا
    خبر دارد ز عالم هر که از خود بیخبر باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha