جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۳: ز فیض نور معنی شام اهل دل سحر باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز فیض نور معنی شام اهل دل سحر باشد چراغ خلوتم از خویش روشن چون گهر باشد ز بس از خویشتن رفتند در بزم تو مشتاقان تکلم بر لب حیرت نصیبات خبر باشد اگر داری عزای فوت وقت ای دل خوشا حالت نپنداری که اینجا نخل ماتم بی ثمر باشد فنا شاه و گدا را همچو خم در یابد ای غافل بلند و پست عالم رمزی از زیر و زبر باشد زمژگان دست خونریزی چو بر ترکش زند چشمت دلی نبود که نگدازد سراپا گر جگر باشد نمی آید خبر از عالم رفتن ز خود جویا خبر دارد ز عالم هر که از خود بیخبر باشد جویا تبریزی