کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب که از بیداد او دل بیخودی آهنگ بود
    بادهٔ لعلی به جامم از شکست رنگ بود
    بود خون آلوده دل در بیضه همچون غنچه ام
    شیشه ام گرم شکستن در نهاد سنگ بود
    موج می بی او نمود چنگل شهباز داشت
    دل طپیدن بال پرواز تذرو رنگ بود
    بسکه ذوق بی خودی شبهای وصلش تا سحر
    از نگاه او که سرجوش می بیرنگ بود
    بود رد رفتن زخود فرسنگ ها یک گام شوق
    چون به خود می آمدم یک گام صد فرسنگ بود
    داشت رقص تازه ای هر قطرهٔ خون در تنم
    دوش جویا نالهٔ دل بسکه سیر آهنگ بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha