جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۲: شب که از بیداد او دل بیخودی آهنگ بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب که از بیداد او دل بیخودی آهنگ بود بادهٔ لعلی به جامم از شکست رنگ بود بود خون آلوده دل در بیضه همچون غنچه ام شیشه ام گرم شکستن در نهاد سنگ بود موج می بی او نمود چنگل شهباز داشت دل طپیدن بال پرواز تذرو رنگ بود بسکه ذوق بی خودی شبهای وصلش تا سحر از نگاه او که سرجوش می بیرنگ بود بود رد رفتن زخود فرسنگ ها یک گام شوق چون به خود می آمدم یک گام صد فرسنگ بود داشت رقص تازه ای هر قطرهٔ خون در تنم دوش جویا نالهٔ دل بسکه سیر آهنگ بود جویا تبریزی