کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جرأت می بین که مور ار بادهٔ بی غش زند
    خویش را چون خال رخسار تو بر آتش زند
    صد دل بیتاب در خوناب حسرت می طپد
    ترک من دست خودآرایی چو بر ترکش زند
    چشم بدمستش به قصد بیدلان در هر نگاه
    دست از مژگان به تیغ ابروی دلکش زند
    شوقی را چون اختیار باده پیمایی دهند
    جام گردون را کند خالی اگر یک کش زند
    میرود جویا کتان صبر بر باد فنا
    بر میان چون دامن ناز آن بت مهوش زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha