کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آه تا برخاست از دل اشک غلطان می شود
    چون هوا گیرد بخار از بحر باران می شود
    شد ریاضت قوت روح ما که شمع بزم را
    هر قدر می کاهد از تن روزی جان می شود
    چون طلوع صبح کز فیض جهان روشن می شود
    گر تو لبخندی کنی عالم گلستان می شود
    ای دل از کوچک نهادیهای خصم ایمن مباش
    یک شرر آتش فروز صد نیستان می شود
    ساغر گل را چو باد صبح در گرد آورد
    گلستان عشرتگه پیمانه نوشان می شود
    روشن این معنی بود از ماه همچون آفتاب
    هر که شد از خود تهی لبریز جانان می شود
    داد دل خود را بسیل اشک و از مژگان بریخت
    واصل عمان چو گردد قطره عمان می شود
    این بطور آن غزل جویا که سابق گفته است
    جای دندان سخت چون گردید دندان می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha