کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهر دنیا بودنت غمگین زنادانی بود
    خط بطلان تو چین بر لوح پیشانی بود
    از گداز تن چه اندیشی اگر جان پروری
    پاس تن مانند شمع تدشمن جانی بود
    هر که دانشور بود دانا نداند خویش را
    دعوی دانایی مردم ز نادانی بود
    از غرور تو به عاصی تر شوند اهل ریا
    دامن زاهد، تر از اشک پشیمانی بود
    تا گشاید لب به رنگ غنچه رسوا می شود
    بر دل هر کس که جویا زخم پنهانی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha