از موج چین، جبین هر آن کس که ساده است
دایم در بهشت به رویش گشاده است
هان بی خبر سفینهٔ عمر تو از نفس
در جذر و مد بحر خطر اوفتاده است
کامل نشد هنوز بهار جمال تو
یعنی گل تو غنچه و سروت پیاده است
سر بر کنار دامن منزل نهاده است
چون نقش پای هر که ز پا اوفتاده است
بر خود ز سوی خلق ره فیض را مبند
جویا در بهشت جبین گشاده است