کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در وسعتگه مشرب به رخم واکردند
    پردهٔ چشم مرا دامن صحرا کردند
    غنچهٔ لاله شد آنروز که خلوتگه داغ
    جای خالت به دلم همچو سویدا کردند
    عمر بی باکی تیغ مژه های تو دراز
    که زهر چاک دری بر رخ دل واکردند
    زسرش تا دم آخر نرود درد خمار
    بی خود آنرا که ز سر جوش تمنا کردند
    منصب سلطنت عالم معنی دادند
    مفلسی را که گدایی در دلها کردند
    می توان قفل دربستهٔ دل باز نمود
    از کلیدی که در میکده را واکردند
    به چه نیرنگ ربودند دل از من جویا
    این سیه چشم غزالان چه اداها کردند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha