کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جنس آسایش متاع کشور بیگانگی است
    گر فراغت هست با بال و پر بیگانگی است
    هر که راه آشنایی را زهر سوبسته است
    اختلاط خلق با او از در بیگانگی است
    تن به جان بهر بریدن آشنایی می کند
    این صدف گنجینه دار گوهر بیگانگی است
    اطلس در خون طپیدن بالش آمیزش است
    مخمل خواب فراغت بستر بیگانگی است
    جام صاف وحشت از در کدورتها بریست
    لالهٔ بی داغ در بوم و بر بیگانگی است
    آشنای مردم دنیا گرفتار خود است
    راه بیرون آمدن از خود در بیگانگی است
    از دکان آشنایی جنس آسایش مجوی
    این گهر جویا متاع بندر بیگانگی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha