کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به چشم اهل دل آن اشک اعتبار نداشت
    که لخت لخت جگر را به روی کار نداشت
    کدام شمع در این تیره خاکدان افروخت
    که تا سحر به رهش چشم انتظار نداشت
    مپرس حاد دل تیره ام که از دم صبح
    کدام روز که این آینه غبار نداشت
    ز سرو و سوسن و گل داد خودنمایی داد
    خوش آب و رنگ تری از تو نوبهار نداشت
    به کوه و دشت و چمن طرح سیر افکندم
    گلی به رنگ تو امروز روزگار نداشت
    نهال آنکه بشد از گداز تن سیراب
    چو نخل شمع بجز شعله برگ و بار نداشت
    جمیله بود عروس جهان ولی جویا
    به چشم اهل نظر رنگ اعتبار نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha