کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل هجران زده از سیر گلستان سیر است
    دور از او موج هوابر سر ما شمشیر است
    نزند ال و پرش در دم حیرت رنگم
    این خزان جلوه، تذرو چمن تصویر است
    نالهٔ العطش آمد ز نگاهش چون شمع
    آتش عشق تو آنرا که گریبانگیر است
    گریه نگذاشت چو پروانه به گردش گردد
    موج اشکم به پر و بال نگه زنجیر است
    آه جویا چو جرس پهلوی گردون بشکافت
    نفس خستهٔ درد تو دم شمشیر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha