کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بزم ارباب ریا را ساغری در کار نیست
    زاهدان خشک را چشم تری در کار نیست
    از گرانجانی است گر زاهد نشد محتاج می
    تیغهٔ کهسار را روشنگری در کار نیست
    هست چون بحر توکل سیرگه درویش را
    کشتی اش را بادبان و لنگری در کار نیست
    بر سرم منت منه گو سایهٔ بال هما!‏
    عاشق بی پا و سر را افسری در کار نیست
    خال او در دلبری مستغنی از حسن خط است
    در شکست قلب عاشق لشکری در کار نیست
    از سبکروحی توان رستن ز ننگ احتیاج
    در پریدن رنگ را بال و پری در کار نیست
    غنچه ای هم زین چمن جویا نچیند همتم
    نیستم بلبل مرا مشت زری در کار نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha