کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن حیرت آفرینش جلوه پیرایی گرفت
    تا نقاب از پردهٔ چشم تماشایی گرفت
    بسته شد اشکم درون سینه چون در یتیم
    بسکه از غربت دلم در کنج تنهایی گرفت
    دیده واری توتیا برداشت از راهش نسیم
    چشم صد گلزار نرگس نور بینایی گرفت
    لب نیالایی به می کز روز شد رسوایی دهر
    صبحدم چون جام مهر از چرخ مینایی گرفت
    باطن پیرمغان امروز با ساز و شراب
    محتسب را بر سر بازار رسوایی گرفت
    طبل شهرت از تپیدن های دل جویا زدم
    لالهٔ داغ نهانم رنگ رسوایی گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha