کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که موسم جوش بهار ییلاق است
    پیاله گیر که گل در کنار ییلاق است
    چرا نهان بود از دیده ها به پردهٔ غیب
    اگر نه خلد برین شرمسار ییلاق است
    در آن مقام که زاهد دم صلاح زند
    پیاله زن که هوای بهار ییلاق است
    هوای برف و گل جام و سبزهٔ میناست
    جهان به موسم دی در شمار ییلاق است
    همین زند نه هوایش دم از روانبخشی
    که آب حیوان در جویبار ییلاق است
    نکوست موسم دی با وجود می جویا
    که جوش گل سبب اعتبار ییلاق است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha