کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می کنند احباب بی معنی مکدر سینه را
    عکس طوطی سبزهٔ زنگار بس آیینه را
    دیدنت از غم بپردازد دل بی کینه را
    روی خندانت کند صیقل گری آیینه را
    طاقت یکدم خمارم نیست یا پیر مغان
    از قطار هفته بیرون کن شب آدینه را
    هرزه خرج گوهر رنگین معنی نیستم
    از خموشی قفل بر در می نهم گنجینه را
    رخنه ها افکند درد ناله اش همچون جرس
    گرچه کردم آهنین از سخت جانی سینه را
    یاد پیچ و تاب زلفش کی رود از خاطرم
    جوهر آیینه گردیداین دل بی کینه را
    با چنین ضعفی که شد پیراهن تن بار او
    چون توان برداشت جویا خرقهٔ پشمینه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha