کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا زنده ام بود غم عشقش هوس مرا
    دامن زدن بر آتش دل هر نفس مرا
    عشق آمد و رهاند زننگ هوس مرا
    گردیده رزق شعله همه خار و خس مرا
    در کشمکش فکنده به دریای زندگی
    این جذر و مد آمد و رفت نفس مرا
    با آنکه سینه را چو جرس کردم آهنین
    پنهان نماند نالهٔ دل در قفس مرا
    درد فغان شبی که جدا مانم از درت
    پهلو شکاف آمده همچون جرس مرا
    کم دانم زخسروی هند کافرم
    جویا به زلف او چو بود دسترس مرا
    پیکری از درد دلبر پرفغان داریم ما
    چون نی آه و ناله مغز استخوان داریم ما
    از حریم دل شمیم یارد می آرد سرشک
    ای عزیزان یوسفی در کاروان داریم ما
    همچو ما رستم تلاشی در نبرد عشق نیست
    زخم ها بر رو زچشم خونفشان داریم ما
    بسکه همچون شمع یکرنگیم در بزم وجود
    هرچه باشد در دل ما بر زبان داریم ما
    شعله بس باشد نهال شمع را جویا بهار
    هست تا در سر هوای عشق جان داریم ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha