کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نونهال من چو دید آیینه را
    از گریبان گل دمید آیینه را
    خلق خوش با سینهٔ صفای تو است
    هیچ کس بی رو ندید آیینه را
    از گداز شرم پیش عارضش
    چون عرق جوهر چکید آیینه را
    دیده چون بگشود عکست بر رخت
    همچو دل بر طپید آیینه را
    می کند نام خدا عکس لبت
    جام لبریز نبید آیینه را
    صورتت چون عکس اندازد درو
    جان توان داد و خرید آیینه را
    گشته جویا جلوه گاه عکس او
    می توان دربرکشید آیینه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha