به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
وصف زلف یار عاجز می کند تقریر را
دوری این راه، کوته می کند شبگیر را
چشم حیران راست دایم حسن در مد نظر
عکس پا بر جا بود آیینه تصویر را
مور چون در خرمن افتد دست و پا گم می کند
نیست ممکن سیر دیدن حسن عالمگیر را
می کند وحشت سگ لیلی همان از سایه اش
گر چه مجنون کرد رام خود پلنگ و شیر را
کفر نعمت می کند رزق حلال خود حرام
طفل از پستان گزیدن می کند خون شیر را
در دل آهن کند فریاد مظلومان اثر
ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را
از تحمل دشمن خونخوار گردد مهربان
گردن تسلیم می ریزد دم شمشیر را
دعوی حق را کند باطل گناه بی شعور
عذر نامقبول، ثابت می کند تقصیر را
از ثبات پا توان بر دشمنان فیروز شد
می نشاند یک هدف بر خاک، چندین تیر را
سرو صائب از هجوم قمریان بالد به خویش
از مریدان باد نخوت می فزاید پیر را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.