کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن که چون گل ازین گلستان دمید و گذشت

    چو صبح یک دو نفس سرسری کشید و گذشت

    نریخت رنگ اقامت درین خراب آباد

    سری چو ماه به هر روزنی کشید و گذشت

    به قدر آنچه سرانجام توشه باید کرد

    درین رباط پر از وحشت آرمید و گذشت

    پناه برد به دارالامان خاموشی

    ز زخم تیغ زبان خون خود خرید و گذشت

    فریب نعمت الوان نوبهار نخورد

    چو لاله کاسه پر خون به سر کشید و گذشت

    دلم ز منت آب حیات گشت سیاه

    خوش آن که تشنه به آب بقا رسید و گذشت

    هزار غنچه دل واکند سبکروحی

    که چون نسیم بر این گلستان وزید و گذشت

    گذر ز چرخ مقوس به قد همچو خدنگ

    که هر که ماند به زیر فلک خمید و گذشت

    خوشا کسی که ازین باغ پر ثمر صائب

    به جای میوه سر انگشت خود گزید و گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha