به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خوش آن که چون گل ازین گلستان دمید و گذشت
چو صبح یک دو نفس سرسری کشید و گذشت
نریخت رنگ اقامت درین خراب آباد
سری چو ماه به هر روزنی کشید و گذشت
به قدر آنچه سرانجام توشه باید کرد
درین رباط پر از وحشت آرمید و گذشت
پناه برد به دارالامان خاموشی
ز زخم تیغ زبان خون خود خرید و گذشت
فریب نعمت الوان نوبهار نخورد
چو لاله کاسه پر خون به سر کشید و گذشت
دلم ز منت آب حیات گشت سیاه
خوش آن که تشنه به آب بقا رسید و گذشت
هزار غنچه دل واکند سبکروحی
که چون نسیم بر این گلستان وزید و گذشت
گذر ز چرخ مقوس به قد همچو خدنگ
که هر که ماند به زیر فلک خمید و گذشت
خوشا کسی که ازین باغ پر ثمر صائب
به جای میوه سر انگشت خود گزید و گذشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.