کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیری اگر چه بال و پرم را شکسته است

    پای جهان نورد خیالم نبسته است

    گر بشنوی زمن دو سه حرفی چه می شود؟

    راه سخن به مور، سلیمان نبسته است

    در تنگنای خاک کند سیر لامکان

    آزاده ای که دام علایق گسسته است

    خون می چکد به هر لبی انگشت می زنی

    از زیر تیغ چرخ، مسلم که جسته است؟

    با سوزن مسیح نمی آرم برون

    خاری که در ره تو به پایم شکسته است

    زلف تو در گرفتن دلهاست بیقرار

    هر چند از گرانی دلها شکسته است

    از قیل و قال تیره شود وقت اهل حال

    از عکس طوطی آینه ام زنگ بسته است

    صائب ز سیل حادثه از جا نمی رود

    چون کوه هر که پای به دامن شکسته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha