کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوهر غبار دیده حیران آینه است

    نقش و نگار، خواب پریشان آینه است

    داغ است از طراوت آن خط پشت لب

    طوطی که خضر چشمه حیوان آینه است

    در عهد حسن شوخ تو سیماب جلوه شد

    حیرانیی که لنگر طوفان آینه است

    چون آفتاب، خط شعاعی است جوهرش

    تا پرتو جمال تو مهمان آینه است

    تسخیر مشکل است پریزاد حسن را

    این نقش در نگین سلیمان آینه است

    هر صبح نیکوان به در خانه اش روند

    این منزلت ز پاکی دامان آینه است

    معشوق را حمایت عاشق بود حصار

    طوطی چو موم سبز، نگهبان آینه است

    بازار حسن او ز خط سبز گرم شد

    زنگار اگر چه تخته دکان آینه است

    در روزگار حسن تو شد خارخار شوق

    هر جوهر نهفته که در کان آینه است

    خاکش به چشم اگر به دو عالم نظر کند

    آن را که چاک سینه خیابان آینه است

    صائب مگر به مرهم زنگار به شود

    داغی که از صفا به دل و جان آینه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha