کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز فرقت تو ز دل امشب اضطراب نرفت

    ستاره محو شد و چشم من به خواب نرفت

    چگونه بی لب او عیش من شود شیرین؟

    که از جدایی گل تلخی از گلاب نرفت

    همیشه در ته دل بود ازو شکایت من

    ازین خرابه برون دود این کباب نرفت

    ستاره که درین خاکدان بلندی یافت؟

    که چون شرر ز جهان با صد اضطراب نرفت

    که داد در سر خود جای، باد نخوت را؟

    که دست خالی ازین بحر چون حباب نرفت

    چنین که من به دم تیغ می روم به شتاب

    ز کوه، سی به دریا این شتاب نرفت

    نهشت گریه ما را به روی کار آید

    چه ظلمها که ز آتش بر این کباب نرفت

    چها نمی کشم از وعده سبکسیرش

    خوشا کسی که پی جلوه سراب نرفت

    خوشم به مشرب صائب که بهر رهن شراب

    به سیر کوی خرابات بی کتاب نرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha