کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن روی آتشین که جگرها کباب اوست

    نور و صفای شمع و گل از آب و تاب اوست

    در چهره گشاده صبح بهار نیست

    فیضی که در گشودن بند نقاب اوست

    در هیچ دیده آب نخواهد گذاشتن

    این روشنی که با رخ چون آفتاب اوست

    از دور باش غیر ندارم شکایتی

    هر شکوه ای که هست مرا از حجاب اوست

    روز حساب اگر چه ندارد نهایتی

    کوته به پرسش ستم بی حساب اوست

    از ضعف اگر چه ما به زمین نقش بسته ایم

    جان نفس گسسته ما در رکاب اوست

    یک مو ز پیچ و تاب میان تو کم نشد

    هر چند پیچ و تاب من از پیچ و تاب اوست

    گر دیگران به لطف و به احسان مقیدند

    صائب اسیر شیوه ناز و عتاب اوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha