کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عرش بلند مرتبه بنیان آدم است

    خورشید عقل، شمسه ایوان آدم است

    آدم چه جوهری است، که گنجینه سپهر

    با صد هزار چشم نگهبان آدم است

    لعلی که خون کند به جگر آفتاب را

    در مشت خاک بی سر و سامان آدم است

    همت بلند دار که نه خاتم سپهر

    فرمان پذیر دست سلیمان آدم است

    در بزم قدسیان خبری زین چراغ نیست

    سوز و گداز، شمع شبستان آدم است

    از پیچ و تاب درد، ملک را نصیب نیست

    این تاب در کمند رگ جان آدم است

    ده آیه حواس که منشور قدرت است

    نازل ز روی مرتبه در شأن آدم است

    از قدر، پای بر سر گردون گذاشته است

    در خاک اگر چه گوشه دامان آدم است

    بر هر گل زمین، گل ابری گماشته است

    روی شکفته تازه کن جان آدم است

    تا دست می رسد به می و مطرب و نگار

    اندیشه بهشت ز کفران آدم است

    از دلو آفتاب ربوده است اختیار

    این یوسفی که در چه کنعان آدم است

    آدم نه ای، ازان ز فلک شکوه می کنی

    ورنه فلک مسخر فرمان آدم است

    صائب جواب آن غزل سیدست این

    کامروز آدم است که شیطان آدم است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha