کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آسمان از شور دلهای کباب آسوده است

    کوه تمکین خم از جوش شراب آسوده است

    صبح محشر بی سبب ما را به دیوان می کشد

    خود حساب از پرسش روز حساب آسوده است

    دل نسوزد عشق را بر گریه های آتشین

    آتش از اشک جگر سوز کباب آسوده است

    عشق را پروای چشم عیبجوی نقل نیست

    از گزند چشم خفاش، آفتاب آسوده است

    با تهی چشمان ندارد اضطراب عشق کار

    از پریدن حلقه چشم رکاب آسوده است

    از خیال آسوده گردد دیده ارباب فکر

    دیده اصحاب غفلت گر ز خواب آسوده است

    کهنه اوراق دل ما قابل ترتیب نیست

    از غم شیرازه کردن این کتاب آسوده است

    هر که ما را ایمن از بیداد گردون دید، گفت

    این هوا را بین که در قصر حباب آسوده است

    در شبستانی که من محو تجلی گشته ام

    نبض سیمابش ز موج اضطراب آسوده است

    کار خار پا کند زر در کف دریا دلان

    چون ندارد گوهری در کف سحاب آسوده است

    نیست حاجت حسن ذاتی را به خال عارضی

    این غزل صائب ز داغ انتخاب آسوده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha