کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قماش چهره یار از بهار معلوم است

    که روی کار، هم از پشت کار معلوم است

    ز جسم خاکی ما شور عشق بتوان دید

    نفس کشیدن بحر از کنار معلوم است

    ز نبض موج توان یافت حال دریا را

    غم من از مژه اشکبار معلوم است

    ز تیغ وعده خلافی به خون نشاندن من

    ز خاک رهگذر انتظار معلوم است

    ز سایه پر و بال هما که در گذرست

    زوال دولت ناپایدار معلوم است

    اگر چه گریه فرو می خورد، ز روی صدف

    طراوت گهر آبدار معلوم است

    ز سایه تو سر من به آفتاب رسید

    وگرنه قدر من خاکسار معلوم است

    ز سادگی است درین خاکدان اقامت ما

    وگرنه حاصل این شوره زار معلوم است

    ز روزگار جوانی تمتعی بردار

    سبک رکابی باد بهار معلوم است

    برو طبیب، که جان دادن من از غم دوست

    ز رنگ باختن غمگسار معلوم است

    ز آه و ناله توان یافت سوز هر دل را

    عیار شعله زدود و شرار معلوم است

    برون میار دل روشن از بغل صائب

    رواج آینه در زنگبار معلوم است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha