به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز ناله گر دل بی برگ ما نوا می داشت
چو غنچه از گره خود گرهگشا می داشت
خبر ز عشق ندارد دل فسرده من
وگرنه آتش سوزنده زیر پا می داشت
هزار قافله هر دم ز خود سفر می کرد
اگر ز خویش سفرکرده نقش پا می داشت
به گرد چشم تو خواب غرور کی می گشت؟
شکست شیشه دلها اگر صدا می داشت
کجاست صائب آتش نفس، که وقت مرا
همیشه خوش به سخنهای آشنا می داشت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.