کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هزار حیف که دوران خط یار گذشت

    شکست رنگ گل و حسن نوبهار گذشت

    چنان سیاهی خط تنگ کرد دایره را

    که حسن، همچو نسیم از بنفشه زار گذشت

    حذر ز سایه مژگان خویشتن می کرد

    ز جوش خط چه بر آن آتشین عذار گذشت

    تو وعده می دهی و حسن بر جناح سفر

    تو روز می گذرانی و روزگار گذشت

    گهر به چشم صدف در کمین ریختن است

    مگر حدیثی ازان در شاهوار گذشت؟

    در آتشم چون گل از برگ خود، خوشا سر دار

    که نوبهار و خزانش به یک قرار گذشت

    غبار خاطر ازین بیشتر نمی باشد

    که از خرابه من سیل باوقار گذشت

    چه سود لوح مزارم ز خشت خم کردن؟

    مرا که عمر به خمیازه و خمار گذشت

    ز روزگار جوانی خبر چه می پرسی؟

    چو برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت

    یکی است مرتبه صدر و آستان پیشش

    کسی که همچو تو صائب ز اعتبار گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha