کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به این نشاط که دل سر به تیغ یار گذاشت

    کدام تشنه لب خود به جویبار گذاشت؟

    جواب خود حلال مرا چه خواهد گفت؟

    ستمگری که ترا دست در نگار گذاشت

    به یک دو بوسه کز آن سنگدل طلب کردم

    حقوق خدمت صد ساله برکنار گذاشت؟

    چنان فریفته حسن این چمن شده ام

    که دست رد نتوانم به هیچ خار گذاشت

    ز عجز، قدرت کارش تمام صورت بست

    مصوری که شبیه تو نیمکار گذاشت

    کجا به سایه بال هما کند اقبال؟

    کسی که دامن دولت به اختیار گذاشت

    نداشت عرصه میدان بیقراری من

    که کوه صبر مرا عشق برقرار گذاشت

    فسان تیزی رفتار گشت سنگ رهش

    سبکروی که مرا دست زیر بار گذاشت

    ز سخت رویی دشمن نمی شود مغلوب

    مبارزی که به دشمن ره فرار گذاشت

    گرفت روزن خورشید را به دود چراغ

    سیه دلی که ترا خال بر عذار گذاشت

    به جلوه ای که درین بحر کرد ابر بهار

    هزار دانه گوهر به یادگار گذاشت

    وفا به وعده ناکرده می کند صائب

    همان که دیده ما را در انتظار گذاشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha