کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شود ز داغ دل عاشقان خسته درست

    که آفتاب کند ماه را شکسته درست

    مدار چشم ترحم ز چرخ سنگین دل

    که هیچ دانه ازین آسیا نجسته درست

    اگر ز عشق دلت آب شد مشو نومید

    که از گداز شود شیشه شکسته درست

    مباش تند که نقش نگین ز همواری

    درین قلمرو پر شور و شر نشسته درست

    سبوی باده ز بحر غم آورد بیرون

    دل شکسته ما را به دست بسته درست

    شکسته باش که کردند سنگبارانش

    به جرم این که برآمد ز پوست پسته درست

    هزار کوزه دهد چرخ کاسه گر سامان

    کز آن میان نبود هیچ کوزه دسته درست

    نمانده است ز بس از شکستگی اثری

    صدا برآید از کاسه شکسته درست

    مریز رنگ اقامت درین رباط دو در

    که وقت کوچ رسیده است نانشسته درست

    مباش ایمن ازین چرخ چنبری صائب

    که هیچ گوی ز چوگان او نجسته درست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha