کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مپوش چشم ز رخسار همچو جنت دوست

    که نور چشم فزاید صفای طلعت دوست

    به سیم قلب خریده است ماه کنعان را

    کسی که هر دو جهان را دهد به قیمت دوست

    نهال عمر ابد با کمال رعنایی

    گل پیاده نماید، نظر به قامت دوست

    ازان به خاک برابر نموده ام خود را

    که خاکسار نوازست ابر رحمت دوست

    کمر به خدمت من بسته اند عالمیان

    ازان زمان که کمربسته ام به خدمت دوست

    چو خون مرده نیاید به کار زنده دلان

    شبی که زنده ندارند در محبت دوست

    چرا ز دامن صحرا به حی روم صائب؟

    مرا که نیست چو مجنون دماغ صحبت دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha