به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
هاله گرد ماه رخسارش خط شبرنگ بست؟
یا به دل بردن کمر ماه تمامش تنگ بست
کاروان حسن پنداری مسافر می شود
کز خط مشکین، لب لعلش میان را تنگ بست
لنگر تمکین نگردد قاف، حسن شوخ را
کوهکن تمثال شیرین را چسان بر سنگ بست؟
رنگ در هر دیدن از شاخی به شاخی می پرد
وقت آن کس خوش که دل بر عالم بیرنگ بست
صائب از رنگین عذاران چشم بستن مشکل است
چشم خود را چون حباب از باده گلرنگ بست؟
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.