کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خیال آب مرا در سرابها انداخت

    امید گنج مرا در خرابها انداخت

    اگر چه عشق ندارد ز من فسرده تری

    توان به سینه گرمم کبابها انداخت

    به زیر بار غمی عشق او کشید مرا

    که کوه را به کمر پیچ و تابها انداخت

    اگر چه شکوه من از حساب بیرون بود

    به یک نگاه ز هم آن حساب ها انداخت

    ز چشم شور مکافات مزد خواهد یافت

    ستمگری که نمک در شرابها انداخت

    اگر ادب نکند آه را عنانداری

    توان ز چهره مطلب نقابها انداخت

    مکن شتاب برای شکفتگی زنهار

    که برق را ز نفس این شتابها انداخت

    اگر ستاره من سوخت عشق عالمسوز

    ز داغ در جگرم آفتابها انداخت

    شد از غرور عبادت زبان عذر خموش

    مرا به راه خطا این صوابها انداخت

    هنوز لاله رخ من زنی سواران بود

    که در قلمرو در انقلابها انداخت

    نداشت کار کسی با سپند من صائب

    مرا ز بزم برون اضطراب ها انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha